فرخی یزدی:”در دفتر زمانه فتد نامش از قلم هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت”
"در دفتر زمانه فتد نامش از قلم هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت" فرخی یزدی ، دیوان اشعار ، غزلیات هرگز دلم برای کم و بیش غم نداشت آری...
- مولوی:”سَر دَهانند که تا سَر ندهی سِرّ ندهند”
- سعدی: “آن به که نظر باشد و گفتار نباشد”
- عطار:”دور باشید از کسی که مدام کفر دارد نهفته، ایمان فاش”
- نشان از بی‌نشان‌ها “بخش چهارم” قسمت چهارم (خودشناسی – معرفت)
- ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا حلوا به کسی ده که محبت نچشیدست
- ای جهانی ز تو به آزادی بر من از تو چراست بیدادی دل من دادی و نبود مرا از دل بیوفای تو شادی
- رهی معیری: “دور از تو هر شب تا سحر گریان چو شمع محفلم”
- نشان از بی نشان‌ها “بخش چهارم” قسمت هفتم( رسائل – کیفیت قلب)
- مولوی:”تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را” با صدای علیرضا قربانی (آهنگ مست عشق)
- دلا، تا می‌توان امروز فرصت را غنیمت دان که در عالم نمی‌داند کسی احوال فردا را
