دانلود آوای “اگر آن ماه نمونه” با صدای قاسم رفعتی

اگر آن ماه نمونه

رخ خود را بنمونه

همه بتهای جهان را  ‌

سر جاشون می نشونه

اگر آنکه عاشقانش

زشمار و حد فزون

دل عاشقان رویش

ز فراغ غرق خون

به قیاس قد سروش

قد سرو همچو نون

پی تیر یک نگاهش

قد عالمی کمون

بر زلف چون کمندش

دل شیر اگر زبون

مگر افسون و فسون

حکم عشق و جنون

کی می دونه؟

کی می دونه؟

چی می دونه؟

چی می دونه؟

اگر آن ماه نمونه

در به روی ما نبنده

لب گشایه و بخنده

رخ خود را بنمونه

همه بتهای جهان را

سر جاشون می نشونه

یا الهی یا الهی

یا الهی یا الهی

اگر آن جمال ماهی

اگر آن جلال شاهی

اگر آن سر الهی

اگر آن بت سپاهی

اگر آن صاحب جاهی

اگر آن که خلق عالم

همه سوی اوست راهی

اگر آن شهنشه کل

جهان زمه به ماهی

اگر آن که بخشدت تاج

به عین بی کلاهی

رهدت ز تخت و دیهیم

به گاه دوست خواهی

اگر آن که از نمودش

شده حق به خود مباهی

اگر آن که در ظهورش

شده حق عیان کماهی

نه همیشه گاه گاهی

گذری کند به راهی

نگرد شعله ی آهی

زغریب بی پناهی

ز اسیر پر گناهی

ز حقیر کم ز کاهی

ز شکسته ی تباهی

ز فتاده قعر چاهی

اگر آن سر الهی

ز دو چشمان سیاهش

بکند به ما نگاهی

که تواندم که پرسد

که سپید یا سیاهی

که تواندم که پرسد

که سپید یا سیاهى

اگر آن ماه نمونه

رخ خود را بنمونه

همه بتهای جهان را

سرجاشون می نشونه

عشق من عشق السته

عشق هر بالا و پسته

عشق هر هشیار و مسته

بی زوال و بی شکسته

عاشقم از خویش رسته

از همه عالم گسسته

هر که جز عهدش شکسته

در بروی غیر بسته

بر سر راهش نشسته

خسته و بسیار خسته

تا دل من شه پرسته

بندش از پا تا به دسته

تا شهم را نیست خسته

نیستم از هرچه هسته

تا دلم پیوسته بویه

نیست از خود هسته گویه

اگر آن ماه نمونه

رخ خود را بنمونه

همه بتهای جهان را

سر جاشون می نشونه

مطربا شوری دگر کن

نغمه ی داوود سر کن

ناله روح انگیز تر کن

جام دل لبریز تر کن

شعله جان افروز تر کن

ساز جان پر سوز تر کن

خوب ما را خوب تر کن

شعر خود پر شور تر کن

عشق را کحل بصر کن

هرچه جز عشقش به در کن

عاشقانش را خبر کن

ترک جان کن ترک سر کن

جمع را زیر و زبر کن

راز پنهان را ثمر کن

از تعلق ها حذر کن

از تعین ها گذر کن

یک دمی از خود سفر کن

پس درون جان نظر کن

وین نظر را تیز تر کن

تیز تر کن بیشتر کن

غیر رخسارش نبینی

با خدا گر همنشینی

غیر رخسارش نبینى

با خدا گر همنشینى

اگر آن ماه نمونه

رخ خود را بنمونه

همه بتهای جهان را

سرجاشون می نشونه

حضرت کل را ظهوره

مشرق الله نوره

شاهد دار الغروره

وارث من فی القبوره

ساقی شرب طهوره

شافع یوم النشوره

نقشی از نقش خیالش

حور و غلمان و قصوره

یک تجلی از جمالش

جنت دارالسروره

از ازل شرط حضوره

تا ابد شرط عبوره

بی ولایش دیده کوره

از جنابش رجس دوره

بغض او کفر کفوره

اصل هر شر و شروره

حبش ایمان آفرینه

آفرین در آفرینه

اگر آن ماه نمونه

رخ خود را بنمونه

همه بتهای جهان را

سرجاشون می نشونه

گر بته نسرومناته

عالی ار نه از عالیاته

  ممکن ار نه از ممکناته

بر فراز کائناته

اوجب از هر واجباته

خارج از حد و جهاته

برتر از نعت و صفاته

فرش نعلش عرش ذاته

باطن حج و زکاته

معنی صوم و صلاته

راه او راه نجاته

یاد او شهد نباته

حب او عین الحیاته

ماحی للسیئاته

بی شک از دوزخ براته

اصل اصل منجیاته

بغض او عین المماته

بلکه اصل مهلکاته

باب داعین و دعاته

اصل هادین و هداته

والی شهر ولاته

حامی جمع حماته

هم امیر المومنینه

هم امیر المومناته

اگر آن ماه نمونه

رخ خود را بنمونه

همه بتهای جهان را

سرجاشون می نشونه

 

نازنینم نازنینه

على یاعلى

نازنینم نازنینه

نازنینه نازنینه

آسمانه یا زمینه

من ندانم آن و اینه

گر زمینه آسمانه

آسمانی در زمینه

کعبه ی روحانیانه

قبله ی اهل یقینه

عروه الوثقای حقه

رشته ی حبل المتینه

در شمار چاکرانش

حضرت روح الامینه

هر که با او هم نشین شد

با خدا گو هم نشینه

جان جان و غیب غیبو

اصل شرع و روح دینه

تاج شاهان را نشانه

خاتم جان را نگین

دوستی با دوستانش

جان پاکان را عجین

دشمنی با دشمنانش

حکم ماء و حکم تین

هر که بیرون زین گروه

لم یکن من ساجدین

مجمع اوصاف حق

 در خلق و رب العالمین

مجمع اسماء حق

هم امام هم مبین

جمع تفریق وجود

هم کتاب هم مبین

اولیا را او ولی و

نفس ختم المرسلین

هم امیر المومنات

هم امیر المومنین

اگر آن ماه نمونه

رخ خود را بنمونه

همه بتهای جهان را

سر جاشون می نشونه

او علیّ او علیّ

او ولی او ولی

هم علیّ هم ولی

هم ولی هم علیّ

قول او قول رضی

عهد او عهد وفی

هم تقی هم نقی

هم رضی هم زکی

هم ثنی هم بهی

هم وفی هم قوی

بر همه عالم بذول

از همه عالم غنی

مصطفا را او وصی

اولیا را او ولی

در نهان ذکر خفی

در عیان ذکر جلی

آن که یونس را رهاند

از دل دریا علیّ

آنکه بر دوش محمد

می گذارد پا علیّ

آنکه مقصود رسول

در شب اسرا علیّ

عالی و اعلا علیّ

بر همه مولا علیّ

برتر از بالا علیّ

حضرت والا علیّ

حرف نفی لا علیّ

مظهر الا علیّ

غایت القصوی علیّ

مسجد الاقصی علیّ

سر ما اوحی علیّ

بعد او ادنی علیّ

قطره را دریا علیّ

ذره را صحرا علیّ

طوره و سینا علیّ

مقصد عنقا علیّ

طاق بی همتا علیّ

مفرد یکتا علیّ

بر همه اولی علیّ

از همه اولی علیّ

شاهد دنیا علیّ

شافع عقبی علیّ

لطف هر دیبا علیّ

حسن هر زیبا علیّ

در دل گلها علیّ

بر لب ملها علیّ

در دم عیسی علیّ

در کف موسی علیّ

اعظم اسماء علیّ

همسر زهرا علیّ

همسر زهرا على

همسر زهرا على..