رباعیات خیام نام آلبوم موسیقی است با دکلمه احمد شاملو و آواز استاد محمدرضا شجریان با اشعاری از خیام نیشابوری. در آلبوم رباعیات خیام احمد شاملو تعداد ۳۰ رباعی از خیام را دکلمه میکند و زندهیاد استاد محمدرضا شجریان تعداد ۵ قطعه از رباعیات خیام را با آواز دلنشینش میخواند. موسیقی این آلبوم ساخته استاد فریدون شهبازیان است. این آلبوم در سال ۱۳۵۵ منتشر شده است.
در این آلبوم قطعه شعری که با مصرع “ابر آمد و زار بر سر سبزه گریست” آغاز میشود در بیات اصفهان، شعری که با مصرع “می نوش که عمر جاودانی این است” در ماهور و رباعی “هنگام سپیده دم خروس سحری” در ابوعطا خوانده شده است. مجموع زمان آلبوم رباعیات خیام ۵۷:۳۲ است.
فهرست گفتاورد
- 1 آلبوم رباعیات خیام استاد شجریان و احمد شاملو
- 1.1 « متن اشعار آلبوم رباعیات خیام استاد شجریان و احمد شاملو »
- 1.1.1 متن شعر قطعه ۱ “اسرار ازل را نه تو دانی و نه من”
- 1.1.2 متن شعر قطعه ۲ “چون ابر به نوروز رخ لاله بشست”
- 1.1.3 متن شعر قطعه ۳ “من بی می ناب زیستن نتوانم”
- 1.1.4 متن شعر قطعه ۴ “از آمدنم نبود گردون را سود”
- 1.1.5 متن شعر قطعه ۵ “بنگر ز جهان چه طرف بر بستم هیچ”
- 1.1.6 متن شعر قطعه ۶ “از آمدن و رفتن ما سودی کو؟”
- 1.1.7 متن شعر قطعه ۷ “افسوس که بی فایده فرسوده شدیم”
- 1.1.8 متن شعر قطعه ۸ “جامی است که عقل آفرین می زدنش”
- 1.1.9 متن شعر قطعه ۹ “در کارگه کوزه گری بودم دوش”
- 1.1.10 متن شعر قطعه ۱۰ “آنان که محیط فضل و آداب شدند”
- 1.1.11 متن شعر قطعه ۱۱ “از جمله ی رفتگان این راه دراز”
- 1.1.12 متن شعر قطعه ۱۲ “این قافله عمر عجب می گذرد”
- 1.1.13 متن شعر قطعه ۱۳ “یاران به مرافقت چو دیدار کنید”
- 1.1.14 متن شعر قطعه ۱۴ “ساقی غم من بلند آوازه شده است”
- 1.1.15 متن شعر قطعه ۱۵ “ساقی گل و سبزه بس طربناک شده است”
- 1.1.16 متن شعر قطعه ۱۶ “گویند که دوزخی بود عاشق و مست”
- 1.1.17 متن شعر قطعه ۱۷ “تا کی غم آن خورم که دارم یا نه”
- 1.1.18 متن شعر قطعه ۱۸ “قومی متفکرند اندر ره دین”
- 1.1.19 متن شعر قطعه ۱۹ “من ظاهر نیستی و هستی دانم”
- 1.1.20 متن شعر قطعه ۲۰ “ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز”
- 1.1.21 متن شعر قطعه ۲۱ “چون عمر به سر رسد چه بغداد و چه بلخ”
- 1.1.22 متن شعر قطعه ۲۲ “این بحر وجود آمده بیرون ز نهفت”
- 1.1.23 متن شعر قطعه ۲۳ “گردون نگری ز قد فرسوده ی ماست”
- 1.1.24 متن شعر قطعه ۲۴ “از من رمقی به سعی ساقی مانده است”
- 1.1.25 متن شعر قطعه ۲۵ “چون آمدنم به من نبد روز نخست”
- 1.1.26 متن شعر قطعه ۲۶ “دوری که در او آمدن و رفتن ماست”
- 1.1.27 متن شعر قطعه ۲۷ “ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم”
- 1.1.28 متن شعر قطعه ۲۸ “تا دست بر اتفاق بر هم نزنیم”
- 1.1.29 متن شعر قطعه ۲۹ “صبح است دمی با می گلرنگ زنیم”
- 1.1.30 متن شعر قطعه ۳۰ “دوران جهان بی می و ساقی هیچ است”
- 1.2 آلبوم رباعیات خیام احمد شاملو و استاد شجریان
- 1.1 « متن اشعار آلبوم رباعیات خیام استاد شجریان و احمد شاملو »
آلبوم رباعیات خیام استاد شجریان و احمد شاملو
« متن اشعار آلبوم رباعیات خیام استاد شجریان و احمد شاملو »
متن شعر قطعه ۱ “اسرار ازل را نه تو دانی و نه من”
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده در افتد نه تو مانی و نه من
متن شعر قطعه ۲ “چون ابر به نوروز رخ لاله بشست”
چون ابر به نوروز رخ لاله بشست
برخیز و به جام باده کن عزم درست
کاین سبزه که امروز تماشاگه توست
فردا همه از خاک تو برخواهد رست
متن شعر قطعه ۳ “من بی می ناب زیستن نتوانم”
من بی می ناب زیستن نتوانم
بی باده کشید بارتن نتوانم
من بنده آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیر و من نتوانم
متن شعر قطعه ۴ “از آمدنم نبود گردون را سود”
از آمدنم نبود گردون را سود
وز رفتن من جلال و جاهش نفزود
وز هیچ کسی نیز دو گوشم نشنود
کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود
متن شعر قطعه ۵ “بنگر ز جهان چه طرف بر بستم هیچ”
بنگر ز جهان چه طَرْف بربستم؟ هیچ،
وَز حاصلِ عمر چیست در دستم؟ هیچ،
شمعِ طَرَبم، ولی چو بنشستم، هیچ،
من جامِ جَمَم، ولی چو بشکستم، هیچ.
متن شعر قطعه ۶ “از آمدن و رفتن ما سودی کو؟”
از آمدن و رفتن ما سودی کو
وز تار امید عمر ما پودی کو
چندین سروپای نازنینان جهان
میسوزد و خاک میشود دودی کو
متن شعر قطعه ۷ “افسوس که بی فایده فرسوده شدیم”
افسوس که بیفایده فرسوده شدیم،
وَز داسِ سپهرِ سرنگون سوده شدیم؛
دردا و ندامتا که تا چشم زدیم،
نابوده به کامِ خویش، نابوده شدیم!
متن شعر قطعه ۸ “جامی است که عقل آفرین می زدنش”
جامی است که عقل آفرین میزندش
صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش
این کوزهگر دهر چنین جام لطیف
میسازد و باز بر زمین میزندش
متن شعر قطعه ۹ “در کارگه کوزه گری بودم دوش”
در کارگه کوزهگری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزهگر و کوزهخر و کوزه فروش
متن شعر قطعه ۱۰ “آنان که محیط فضل و آداب شدند”
آنان که محیط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند برون
گفتند فسانهای و در خواب شدند
متن شعر قطعه ۱۱ “از جمله ی رفتگان این راه دراز”
از جملهٔ رفتگان این راه دراز
باز آمده کیست تا به ما گوید راز
پس بر سر این دو راههٔ آز و نیاز
تا هیچ نمانی که نمیآیی باز
متن شعر قطعه ۱۲ “این قافله عمر عجب می گذرد”
این قافلهٔ عمر عجب میگذرد
دریاب دمی که با طرب میگذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب میگذرد
متن شعر قطعه ۱۳ “یاران به مرافقت چو دیدار کنید”
یاران به موافقت چو دیدار کنید،
باید که زِ دوست یاد بسیار کنید؛
چون بادهٔ خوشگوار نوشید به هم،
نوبت چو به ما رسد نگونسار کنید.
متن شعر قطعه ۱۴ “ساقی غم من بلند آوازه شده است”
ساقی غمِ من بلندآوازه شدهاست،
سرمستیِ من برون ز اندازه شدهاست؛
با مویِ سپیدْ سرخوشم کز میِ تو؛
پیرانهسرم بهارِ دل تازه شدهاست.
متن شعر قطعه ۱۵ “ساقی گل و سبزه بس طربناک شده است”
ساقی گل و سبزه بس طربناک شدهست
دریاب که هفته دگر خاک شدهست
می نوش و گلی بچین که تا درنگری
گل خاک شدهست و سبزه خاشاک شدهست
متن شعر قطعه ۱۶ “گویند که دوزخی بود عاشق و مست”
گویند مرا که دوزخی باشد مست
قولیست خلاف ، دل در آن نتوان بست
گر عاشق و میخواره به دوزخ باشند
فردا بینی بهشت همچون کف دست
متن شعر قطعه ۱۷ “تا کی غم آن خورم که دارم یا نه”
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پرکن قدح باده که معلومم نیست
کاین دم که فرو برم برآرم یا نه
متن شعر قطعه ۱۸ “قومی متفکرند اندر ره دین”
قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آن که بانگ آید روزی
کای بیخبران راه نه آنست و نه این
متن شعر قطعه ۱۹ “من ظاهر نیستی و هستی دانم”
من ظاهرِ نیستی و هستی دانم،
من باطنِ هر فراز و پستی دانم؛
با اینهمه از دانشِ خود شَرْمَم باد،
گر مرتبهای وَرایِ مستی دانم.
متن شعر قطعه ۲۰ “ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز”
ما لُعْبَتِکانیم و فلک لُعبَتباز،
از روی حقیقتی نه از روی مَجاز؛
یکچند درین بساط بازی کردیم،
رفتیم به صندوقِ عدم یکیک باز!
متن شعر قطعه ۲۱ “چون عمر به سر رسد چه بغداد و چه بلخ”
چون عمر به سر رسد چه شیرین و چه تلخ
پیمانه چو پر شود چه بغداد و چه بلخ
می نوش که بعد از من و تو ماه بسی
از سَلخ به غٌرّه آید از غره به سلخ
متن شعر قطعه ۲۲ “این بحر وجود آمده بیرون ز نهفت”
این بحر وجود آمده بیرون ز نهفت
کس نیست که این گوهر تحقیق بسفت
هر کس سخنی از سر سودا گفتند
زآن روی که هست کس نمیداند گفت
متن شعر قطعه ۲۳ “گردون نگری ز قد فرسوده ی ماست”
گردون نِگَری ز قدِّ فرسودهٔ ماست،
جیحون اثری ز اشکِ پالودهٔ ماست،
دوزخ شَرَری ز رنجِ بیهودهٔ ماست.
فردوس دمی زِ وقتِ آسودهٔ ماست.
متن شعر قطعه ۲۴ “از من رمقی به سعی ساقی مانده است”
از من رَمَقی به سعی ساقی ماندهاست،
وَزْ صحبتِ خلق، بیوفاقی ماندهاست؛
از بادهٔ دوشین قَدَحی بیش نماند.
از عمر ندانم که چه باقی ماندهاست
متن شعر قطعه ۲۵ “چون آمدنم به من نبد روز نخست”
چون آمدنم به من نَبُد روز نخست،
وین رفتنِ بیمراد عَزمی است درست،
برخیز و میان ببند ای ساقی چُسْت،
کاندوهِ جهان به می فروخواهمشست.
متن شعر قطعه ۲۶ “دوری که در او آمدن و رفتن ماست”
در دایرهای که آمد و رفتن ماست
او را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس مینزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
متن شعر قطعه ۲۷ “ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم”
ای دوست بیا تا غمِ فردا نخوریم
وین یک دمِ عمر را غنیمت شمریم
فردا که ازین دیرِ فنا درگذریم
با هفتهزارسالگان سربهسریم
متن شعر قطعه ۲۸ “تا دست بر اتفاق بر هم نزنیم”
تا دست به اتفاق بر هم نزنیم،
پایی ز نشاط بر سر غم نزنیم،
خیزیم و دمی زنیم پیش از دمِ صبح،
کاین صبح بسی دمد که ما دَم نزنیم!
متن شعر قطعه ۲۹ “صبح است دمی با می گلرنگ زنیم”
صبح است، دمی بر می گلرنگ زنیم،
وین شیشهٔ نام و ننگ بر سنگ زنیم،
دست از اَمَلِ درازِ خود باز کشیم،
در زلفِ دراز و دامنِ چنگ زنیم.
متن شعر قطعه ۳۰ “دوران جهان بی می و ساقی هیچ است”
دوْرانِ جهان بی می و ساقی هیچ است،
بی زمزمهٔ نایِ عراقی هیچ است؛
هر چند در احوال جهان مینگرم،
حاصل همه عشرت است و باقی هیچ است.
برادر از کجا آلبومو باید دانلود کرد ؟ لینک ش کجاست
با سلام و تحیت
در جهت حقوق صاحب اثر لینک آن را نگذاشتیم میتوانید مستقیما به لینک صاحب اثر مراجعه کنید.
با مودت و مهر سید محسن نبوی