سروده ، شهريار

شهریار : “”شهریارا” گو دل از ما مهربانان نشکنید   ورنه قاضی در قضا نامهربانی می کند”

    سالها شد رفته دمسازم زدست اما هنوز در درونم زنده است و زندگانی می کند با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من خاطرم با خاطرات خود تبانی...

15:27