ای هر دم از جفای تو دل را غمی دگر
عالم ز تو خراب و تو در عالمی دگر

اشعار امیر شاهیامیر شاهی ، غزلیات (غزل ۹۹)

ای هر دم از جفای تو دل را غمی دگر
عالم ز تو خراب و تو در عالمی دگر

ایندم که در رکاب توام، خون من بریز
ترسم که عمر امان ندهد تا دمی دگر

تیری زدی و ریش دل آسوده شد ز درد
هان! ای طبیب خسته دلان، مرهمی دگر

بلبل ز شوق نعره زنان در حریم باغ
گل هر زمان به مجلس نامحرمی دگر

شاهی، ز گریه سیل براین آب و گل مریز
کاین خانه پست میشود از شبنمی دگر

ای هر دم از جفای تو دل را غمی دگر

صفحه اینستاگرام حرف محبت

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=46925

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند