حافظ:“صحبت حکام ظلمت شب یلداست نور ز خورشید جوی بو که برآید”
" صحبت حکام ظلمت شب یلداست نور ز خورشید جوی بو که برآید " حافظ (لسان الغیب) » غزلیات بر سر آنم که گر ز دست برآید دست به کاری...
" صحبت حکام ظلمت شب یلداست نور ز خورشید جوی بو که برآید " حافظ (لسان الغیب) » غزلیات بر سر آنم که گر ز دست برآید دست به کاری...
"چند این شب و خاموشی ؟ وقت است که برخیزم" چون کوه نشستم من با تاب و تب پنهان صد زلزله برخیزد آنگاه که برخیزم برخیزم و بگشایم بند از...