حسین منزوى:”ای چشمت از طلوع سحر، استعاره ای”
" ای چشمت از طلوع سحر، استعاره ای و ابرویت از کمان افق ها، کنایتی " حسين منزوى : خوش نیست ابتدای سخن با شکایتی وقتی شکایت از تو ندارد...
" ای چشمت از طلوع سحر، استعاره ای و ابرویت از کمان افق ها، کنایتی " حسين منزوى : خوش نیست ابتدای سخن با شکایتی وقتی شکایت از تو ندارد...
نفس رفتن نیز گاهی بی رسیدن مقصدی است ، طوف ها کرده است در اطراف این معنا دلم دورم از ساحل اگر من ، تو به دریا دل بزن تا...
«آزاده باش باری اگر دین نداشتی» زیباترین سفارش مولای ما، حسین از بعد قرن های فراوان هنوز هم ما راست ره شناس ترین رهنما، حسین تو کشتی نجات و چراغ...