“که گفت خانه ی دل کردم از غمت خالی
نکرده ام نکنم هرگز این خدا مکناد”

 

کنم به گوشه ی ابروت سجده ی اخلاص
که هیچ گوشه نشین طاعت ریا مکناد
وصال عشاق اگر بی بلا نخواهد بود
غمت حواله ی این دل به جز بلا مکناد

که گفت خانه ی دل کردم از غمت خالی
نکرده ام نکنم هرگز این خدا مکناد
به روز حشر که از خاک تیره برخیرم
دلم به غیر تو چشم نظاره وا مکناد


ابن حسام خوسفی ، غزلیات

مرا زمانه زخاک درت جدا مکناد
رقیب را به سر کویت آشنا مکناد
به غیر دیده ی پاک بلند منظر من
کسی نظاره ی آن سرو گل قبا مکناد

به بوی زلف تو مشک خطا همی جستم
دگر مشام من اندیشه ی خطا مکناد
طواف بر سر کوی تو می کنم به صفا
کسی زیارت این کعبه بی صفا مکناد

کنم به گوشه ی ابروت سجده ی اخلاص
که هیچ گوشه نشین طاعت ریا مکناد
وصال عشاق اگر بی بلا نخواهد بود
غمت حواله ی این دل به جز بلا مکناد

که گفت خانه ی دل کردم از غمت خالی
نکرده ام نکنم هرگز این خدا مکناد
به روز حشر که از خاک تیره برخیرم
دلم به غیر تو چشم نظاره وا مکناد

مراد ابن حسام از لبت چوناکامی است
خدای کام دلش بی لبت روا مکناد

 

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=19308

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند