“بمانند ژاله، که رخسار لاله،
کند بوسه باران
مرا بوسهای ده”
ابوالقاشم حالت
“مرا بوسهای ده”
مرا بوسهای ده، مرا بوسهای ده
چو آن ساغر می، که بوسد پیاپی،
لب میگساران
مرا بوسهای ده
نگه کن به شبنم، که بوسد دمادم،
رخ سبزه زاران
مرا بوسهای ده
چو آن می که هر شب، نهد بر لبش لب،
شبی در بهاران
مرا بوسهای ده
چو آن گل که بخشد، به پروانه بوسه،
لب جویباران
مرا بوسهای ده
چو موجی که بوسد، لب ساحلی را،
چنان بیقراران
مرا بوسهای ده
بمانند ژاله، که رخسار لاله،
کند بوسه باران
مرا بوسهای ده
بدون دیدگاه