“دلم پیوسته با لطف مدامت
که لطف دیگرونم گاه گاهه”

دلم پیوسته با لطف مدامت
که لطف دیگرونم گاه گاهه
سماع یاد تو در سینه برپاست
تموم خانه ی دل خانقاهه

دو زلفونت شب و روى تو ماهه
از این شب، روزگار مو سیاهه
دلم شد راهی دریای چشمت
از این پس کار چشمم روبه راهه

ز دستِ کفرِ زلفت، داد و بیداد
به درگاهت دل مو دادخواهه
دلم تنها به درگاه تو رو کرد
که بى روى تو بى پشت و پناهه

قیصر امین پور
دو زلفونت شب و روى تو ماهه
از این شب، روزگار مو سیاهه
دلم شد راهی دریای چشمت
از این پس کار چشمم روبه راهه

ز دستِ کفرِ زلفت، داد و بیداد
به درگاهت دل مو دادخواهه
دلم تنها به درگاه تو رو کرد
که بى روى تو بى پشت و پناهه

ندارم شاهدى جز چشم مستت
که اشکم شاهد و آهم گواهه
مو خوندم در ازل از نقش چشمت
که خط سرنوشتم اشتباهه

اگر مشک ختن گفتم به زلفت
خطا گفتم، خطا گفتم، گناهه
که در هر حلقه ی هندوی زلفت
هزاران چین و ماچین عذرخواهه

گرفتی کشور دل را به مویی
که در پشت سرت خیل سپاهه
چه شد حاصل از این روز و شب ای دل؟
که موی مو سفید و رو سیاهه

اگر دست دل ما را نگیری
تموم کار و بار ما تباهه
دلم پیوسته با لطف مدامت
که لطف دیگرونم گاه گاهه

سماع یاد تو در سینه برپاست
تموم خانه ی دل خانقاهه

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=21507

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند