“تو را مسجد مرا میخانه ای شیخ”

تو را مسجد مرا میخانه ای شیخ

تو را سبحه مرا پیمانه ای شیخ

تو را ورد سحرگاهی و ما را

همه شب نالهٔ مستانه اى شیخ

*

مرا بر گردش پیمانه پیمان

تو را با سبحهٔ صد دانه ای شیخ

مرا با بیدل و دیوانه خوشتر

تو را با غافل و فرزانه ای شیخ

*

آیت الله میرزا حبیب خراسانی، غزلیات

*

تو را مسجد مرا میخانه ای شیخ

تو را سبحه مرا پیمانه ای شیخ

تو را ورد سحرگاهی و ما را

همه شب نالهٔ مستانه اى شیخ

زنخ کم زن که در گوش من آید

همه افسون تو افسانه ای شیخ

مکن عیب من از ویرانه گردی

مرا گنجی است در ویرانه ای شیخ

زبانی آتشین چون شمع دارم

مپر گردم تو چون پروانه ای شیخ

تو را کوه و مرا کانی است در کوه

تو را دانه مرا دردانه ای شیخ

مرا بر گردش پیمانه پیمان

تو را با سبحهٔ صد دانه ای شیخ

مرا با بیدل و دیوانه خوشتر

تو را با غافل و فرزانه ای شیخ

عجایب ها ببینی گر نهی چشم

یکی بر روزن این خانه ای شیخ

یک امشب را بکوی میفروشان

شوی مهمان برندان یا نه ای شیخ

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=25762

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند