“هر دلی کز تو شود غمزده آن دل شادست
هر بنایی که خراب از تو شود آبادست”
“پیش سجاده نشینان سخن از باده مگوی
زاهد و ترک ریا غایت استبعاد است”
وحدت کرمانشاهى ، غزلیات
هر دلی کز تو شود غمزده آن دل شادست
هَر بنایی که خراب از تو شود آبادست
کمر بندگی عشق نبندد به میان
مگر آن بنده که از بند جهان آزادست
پنجه در پنجه تقدیر نشاید افکند
زانکه بازوی قضا سخت تر از فولادست
روزگاریست که بی روی تو کار من و دل
روز افغان و سحر ناله و شب فریادست
پیش سجاده نشینان سخن از باده مگوی
زاهد و ترک ریا غایت استبعاد است
بدون دیدگاه