از سر سر در گذر چون عاشقان
عشقبازی نیست کار سرسری
شاه نعمت الله ولیدل به دلبر گر سپاری دل بری
دل بری کن تا بیابی دلبریهرکه انسانست از این سان خوانمش
آن چنان انسان بسی به از پریاز سر سر در گذر چون عاشقان
عشقبازی نیست کار سرسریگر بیاری جام می یابی ز ما
هر چه آری نزد ما آن را بریجان به جانان ده بسی نامش مبر
حیف باشد نام جائی گر بریچون خلیل الله همه بتها شکن
تا نباشی بت پرست آذرینعمت الله را اگر یابی خوشست
زان که دارد معجز پیغمبری
بدون دیدگاه