IMG_1175.JPG


“گر گذری هست و نه در کوی توست
برخطاست”
«شعر از میرزا حسن خان وثوق ملقب به وثوق الدوله»

گر گذری هست و نه در کوی توست
برخطاست
ور نظری هست و نه بر روی توست
نابجاست

آنکه بسنجید رخت را به ماه
ز اشتباه
گفت که همسنگ ترازوی توست
از تو کاست

و آنکه بدان نرگس شهلای باغ
بهر لاغ
گفت که چون نرگس جادوی توست
بی‌حیاست

و آن گل صد برگ و همه برگ و ساز
گرنه باز
برگ و نوایش ز گل روی توست
بینواست

شیوه‌ی بدخویی و ناز و عتیب
ای حبیب
گر همه گویند که آهوی توست
این خطاست

خلق تو یکسر همه قهر است و کین
دلنشین
یا همه گر جور و جفا خوی توست
دل رباست

منع تو شوقم دهد‌ ای نوش لب
در طلب
منع که از لعل سخنگوی توست
از قضاست

IMG_4124.PNG

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=8082

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند