• “چشم تو لایحه ی روشن آغاز بهار 
  • طرح لبخند تو پایان پریشانیها” 

  • “فصل تقسیم”
  • قیصر امین پور



چشم ها پرسش بی پاسخ حیرانیها 
دستها تشنه ی تقسیم فراوانیها 

با گل زم سر راه تو آذین بستیم 
داغهای دل ما ، جای چراغانیها 

حالیا دست کریم تو برای دل ما 
سرپناهی است در این بی سر و سامانیها 

وقت آن شد که به گل حکم شکفتن بدهی 
ای سرانگشت تو آغاز گل افشانیها 

فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید 
فصل تقسیم غزل ها و غزلخوانیها 

سایه ی امن کسای تو مرا بر سر بس 
تا پناهم دهد از وحشت عریانیها 

چشم تو لایحه ی روشن آغاز بهار 
طرح لبخند تو پایان پریشانیها 





لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=9179

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند