• در کار جهان هیچکس ابهام ندارد
  • تنها غم عشق ست که فرجام ندارد

  • بگذار که با یاد تو غافل شود از تو
  • این مرغک وحشی خبر از بام ندارد

  • هرچند پریشان٬ ولی آسوده ترینم
  • دیوانه ٬ غم گردش ایام ندارد

  • سیروس عبدی




در کار جهان هیچکس ابهام ندارد
تنها غم عشق ست که فرجام ندارد

ما سوخته ها طعمه ی همواره ی عشقیم
این آتش کهنه٬ هوس خام ندارد

از روز و شبم جز تو ندارم خبر ای ماه
دیوانگی من سحر و شام ندارد

بگذار که با یاد تو غافل شود از تو
این مرغک وحشی خبر از بام ندارد

هرچند پریشان٬ ولی آسوده ترینم
دیوانه ٬ غم گردش ایام ندارد

ماییم و غمی کهنه تر از روز نخستین
تا سلسله ی درد سرانجام ندارد

بگذار چموشانه رهایم کنی ای دل
بگذار بگویند :”دلی رام ندارد”

بگذار برای همه بی واسطه باشی
مانند شرابی که غم جام ندارد

آرامش مرداب برای تو عذاب ست
تو رودی و جریان تو آرام ندارد .
لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=9362

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند