نظامى:”گر مرگ رسد چرا هراسم؟ کان راه به توست می شناسم”
"گر مرگ رسد چرا هراسم کان راه به توست میشناسم" "تا چند کنم ز مرگ فریاد چون مرگ ازوست مرگ من باد" نظامی » خمسه » لیلی و مجنون گر...
"گر مرگ رسد چرا هراسم کان راه به توست میشناسم" "تا چند کنم ز مرگ فریاد چون مرگ ازوست مرگ من باد" نظامی » خمسه » لیلی و مجنون گر...
همتش از غایت روشن دلی آمده در منزل بی منزلی غیرت ازین پرده میانش گرفت حیرت ازان گوشه عنانش گرفت پرده در انداخته دست وصال از در تعظیم سرای جلال...
ریاحین بخش باغ صبحگاهی کلید مخزن گنج الهی یتیمان را نوازش در نسیمش از آنجا نام شد در یتیمش به معنی کیمیای خاک آدم به صورت توتیای چشم...
اگر عیشی است صد تیمار با اوست و گر برگ گلی صد خار با اوست چو بد کردی مباش ایمن ز آفات که واجب شد طبیعت را مکافات سپهر آیینه...
من نه بباد آمدم اول نفس تا بهمان باد شوم باز پس منتظر داد به دادی شود و آمده باد به بادی شود زود رو و زود نشین شد غبار...
از پس هر شامگهی چاشتیست آخر برداشت فرو داشتیست دیده ز عیب دگران کن فراز صورت خود بین و درو عیب ساز در همه چيزى هنر و عيب هست عیب...
حکیم ابومحمد الیاس بن یوسف بن زکی ابن مؤید (نظامی) شاعر معروف ایرانی در قرن ششم هجری قمری است. وی بین سالهای ۵۳۰ تا ۵۴۰ هجری قمری در شهر گنجه...