«جهان» معنای ژرف و تازه ای بود
به شیوایی برون ز اندازه ای بود

جهان با این بدی مقرون نماند
چنین کژ نظم و ناموزون نماند.

“وزن جهان” محمدرضا شفیعی کدکنی «جهان» معنای ژرف و تازه ای بود

محمدرضا شفیعی کدکنی »

شعر “وزن جهان” شفیعی کدکنی

«جهان» معنای ژرف و تازه ای بود
به شیوایی برون ز اندازه ای بود

به خود گفتم که در این عمر کوتاه
سرودن خواهمش در وزن دلخواه

به وزنی آرَمَش پُر شور و شیرین
که مانَد همچنان تا دیر و دیرین

حریفان ناگهش از من ربودند
به وزن دیگری آن را سرودند

به وزنی ناخوش و نظمی نه دلخواه
به هنجاری کژ و کوژ و روانکاه

هنر گوید: مرنج ای شاعر از این
که این معنی نخواهد کرد تمکین

نپاید هیچ رمزی از حقایق
مگر در وزنِ دلخواه خلایق

اگر ماندی به وزنی دیگرش آر
جهان را صورتی نو کن پدیدار

یکی صورت که انسانی نو آیین
پدید آری در آن، آزاد از کین

و گر رفتی و ماند این نظم باقی
مرنج از این خلاف و بی وفاقی

پس از تو شاعرانی دیگر آیند
به ضرباهنگِ دلخواهش سُرایند

به وزنی هم طنین با جست و جوها
به نظمی در عروضِ آرزوها

به اسلوب درخت و باد و باران
پُر از تصویرِ باران و بهاران

جهان با این بدی مقرون نماند
چنین کژ نظم و ناموزون نماند.«جهان» معنای ژرف و تازه ای بود

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=1805

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند