شعر گفتمش ای دوست دوست معینی کرمانشاهی

اشعار رحیم معینی کرمانشاهیرحیم معینی کرمانشاهی »

در زدم و گفت کیست، گفتمش ای دوست، دوست
گفت در آن دوست چیست ؟ گفتمش ای دوست، دوست

گفت اگر دوستی! از چه در این پوستی ؟
دوست که در پوست نیست! گفتمش ای دوست، دوست

گفت در آن آب و گِل، دیده ام از دور دل
او به چه امّید زیست؟ گفتمش ای دوست، دوست

گفتمش این هم دمی است، گفت عجب عالمی است
ساقی بزم تو کیست؟ گفتمش ای دوست، دوست

در چو به رویم گشود، جمله ی بود و نبود
دیدم و دیدم یکی است، گفتمش ای دوست، دوست!

شعر ای دوست دوست رحیم معینی کرمانشاهی

عکس رحیم معینی کرماشاهی

صفحه اینستاگرام حرف محبت

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=1833

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند