مولوی : ” پیر جویم پیر جویم پیر پیر “
پیر جویم پیر جویم پیر پیر کار و باری که ندارد پا و سر ترک کن هی پیر خر ای پیر خر غیر پیر استاد و سرلشکر مباد پیر گردون...
پیر جویم پیر جویم پیر پیر کار و باری که ندارد پا و سر ترک کن هی پیر خر ای پیر خر غیر پیر استاد و سرلشکر مباد پیر گردون...
"گرد این بام و کبوترخانه من چون کبوتر پر زنم مستانه من" "آن کبوتر را که بام آموختست تو مخوان میرانش کان پر دوختست" مولوی ، مثنوی معنوی ، دفتر...
ای کمان و تیرها بر ساخته صید نزدیک و تو دور انداخته هرکه دوراندازتر او دورتر وز چنین گنجست او مهجورتر مولوی ، مثنوی معنوی ، دفتر ششم (بخش ۷۹)...
گفت آن درویش ای دانای راز از پی این گنج کردم یاوهتاز بعد ازین ما دیده خواهیم از تو بس تا نپوشد بحر را خاشاک و خس چون دعامان امر...