شفیعی کدکنی:“ای خضر جنون ! رهبر ما شو که در این راه رفتیم و سرانجام به جایی نرسیدیم”
“ای خضر جنون ! رهبر ما شو که در این راه رفتیم و سرانجام به جایی نرسیدیم” در کوی محبت به وفایی نرسیدیم رفتیم ازین راه و به جایی نرسیدیم ...
“ای خضر جنون ! رهبر ما شو که در این راه رفتیم و سرانجام به جایی نرسیدیم” در کوی محبت به وفایی نرسیدیم رفتیم ازین راه و به جایی نرسیدیم ...
کاش بارانی ببارد قلب ها را تر کند بگذرد از هفت بند ما، صدا را تر کند مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت سرزمین سینه ها تا ناکجا...