«آری، بهار!»محمود كيانوششبنمی آهسته از چشمان برگمی چکد بر دامن رنگین خاک؛گل می افشاند به چشم آفتابنازخندی خوابناکناگهان از جای می خیزد نسیم؛شاد می رقصد میان شاخسار؛گفت و گویی نرم...