“آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست”

یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

اشعار حافظ شیرازیحافظ » غزلیات (غزل ۱۶۹)

یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست
خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد

کس نمی‌گوید که یاری داشت حق دوستی
حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد

لعلی از کان مروت برنیامد سال‌هاست
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد

شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد

گوی توفیق و کرامت در میان افکنده‌اند
کس به میدان در نمی‌آید سواران را چه شد

صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست
عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد

زهره سازی خوش نمی‌سازد مگر عودش بسوخت
کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد

حافظ اسرار الهی کس نمی‌داند خموش
از که می‌پرسی که دور روزگاران را چه شد

آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست (حافظ)

غزل یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد حافظ را زنده‌یاد استاد محمدرضا شجریان در آلبوم بیداد (همایون) در قطعه دوم آن با عنوان ساز و آواز (بیداد، بیات راجه، عشاق و…) با آهنگسازی استاد پرویز مشکاتیان در سال ۱۳۶۴ اجراء کرده است. مدت زمان آهنگ ساز و آواز استاد شجریان ۱۴:۵۹ است.

دانلود آهنگ یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد استاد شجریان

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=12739

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند