” خوش آن که تو بازآیی و من پای تو بوسم
چون سایهی زلف تو قدمهای تو بوسم
هر جا که تو روزی نفسی جای گرفتی
آنجا روم و گریهکنان جای تو بوسم “
اهلی شیرازی ، دیوان اشعار ، غزلیات (غزل ۹۸۹)
خوش آن که تو بازآیی و من پای تو بوسم
چون سایهی زلف تو قدمهای تو بوسم
هر جا که تو روزی نفسی جای گرفتی
آنجا روم و گریهکنان جای تو بوسم
در باغ روم بیتو و هر سرو که بینم
پایش به هوای قد و بالای تو بوسم
روی تو تصوّر کنم و لاله و گل را
از حسرت رخسار دلارای تو بوسم
هر جا که غزالیست چومجنون سر و چشمش
در آرزوی نرگس شهلای تو بوسم
خواهم که شوی مست شکرخواب صبوحی
در خواب مگر لعل شکرخای تو بوسم
من، اهلیِ درویش توام، ای شه خوبان
دستی که ببوسم، به تمنای تو بوسم
بدون دیدگاه