“هماى بر همه مرغان از آن شرف دارد
که استخوان خورد و جانور نیازارد”

حکایات سعدی

حکایتی از گلستان سعدی:

اشعار سعدی شیرازیسعدی ، گلستان ، باب اول در سیرت پادشاهان (حکایت ۱۵)

یکی از وزرا معزول شد
و به حلقه ی درویشان درآمد.
اثر برکت صحبت ایشان در او سرایت کرد
و جمعیت خاطرش دست داد.
ملک بار دیگر بر او دل خوش کرد
و عمل فرمود قبولش نیامد و گفت :
معزولی به نزد خردمندان بهتر که مشغولی.

آنان که کنج عافیت بنشستند
دندان سگ و دهان مردم بستند

کاغذ بدریدند و قلم بشکستند
وز دست و زبان حرف گیران رستند

ملک گفتا :
هر آینه ما را خردمندی کافی باید که تدبیر مملکت را شاید .
گفت : ای ملک نشان خردمندان کافی جز آن نیست که به چنین کارها تن ندهد.

هماى بر همه مرغان از آن شرف دارد
که استخوان خورد و جانور نیازارد

همای ایران

صفحه اینستاگرام حرف محبت

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=1623

4 Comments

  1. سلام آقا سید عزیز

    مثل همیشه دلنواز و بسیار دلنشین است و یک دنیا پند با خود دارد.

    ارادتمند
    سعید زاهدی

  1. با عرض سلام وتوفیقات روزافزون برای شما دوست بزرگوار لطفا مصرع /وز دست و زبان حرف گیران پرستند

    /را تصحیح فرمایید.با تشکر

  1. Eradatmand

    الهی!
    بنده را از سه آفت نگاهدار:
    از وساوسِ شیطانی،
    واز هوای نفسانی،
    واز غرورِ نادانی،
    (خواجه عبدالله انصاری)

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند