اینک خر تو بیار افسار

“ایـنــک خـر تـو ! بــیـــار افســـار !”

اشعار عبد الرحمن جامی - عبدالرحمن جامیجامی ، هفت اورنگ ، لیلی و مجنون

آرند که واعظی سخنور
بـر مجلـس وعـظ، سایه گستـــر

از دفتر عشق نکته می راند
افسان ی عاشقی همی خوانـد

خرگمشده ای بر اوگذر کرد
وز گمشده ی خودش خبـر کـرد

زد بانگ که کیست حاضر امروز
کـز عشـق، نبـوده خاطـر افـــروز

نی محنت عشق دیده هرگز
نْـی جـور بتـان کـشـیـده هرگـــز

بر خاست ز جای ساده مردی
هـــرگـــز ز دلــــش نـــزاده دردی

کان کس منم ای ستوده ی دهر
کـز عشـق، نـبـوده هـرگـزم بهـــر

خر گم شده را بخواند که ای یار !
ایـنــک خـر تـو ! بــیـــار افســـار !

“ایـنــک خـر تـو ! بــیـــار افســـار !”

صفحه اینستاگرام حرف محبت

منبع
شعر کامل در معنی عشق صادقان (جامی)
لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=5130

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند