من خود ای ساقی از این شوق که دارم مستم           تو بـه یک جـرعه دیـگر بـبـری از دسـتـم

هر چــه کــوتـه نظرانـند بر ایـشـان پیــمـای            که حـریـفـان ز مـل و مـن ز تـامل مـسـتـم

به حق مهـر و وفایی که میان مـن و توسـت            که مه مهر از تو بریدم ،نه به کس پیوستم

بیش از آی و گل من ، در دل من مهر تو بود          با خـود آوردم از آنجا نه به خود بر بســتم

دانلود سخنرانی دکتر دینانی – برنامه معرفت

خوب ، خوب انتخاب کردید که یکی از غزلیات شیخ اجل سعدی است که انصافا همه غزلیاتش زیباست و این غزلی هم که شما انتخاب کردید بسیار زیباست . بعد از گذشت قرون این همه شاعر بعد از سعدی آمدند و این همه غزل سروده شده ، از زمان سعدی تا بحال که هفتصد هشتصد سال می گذرد، این همه شاعر آمده و غزل گفته شده و غزلیات ناب گفته می شود .

اما آدم وقتی غزلیات سعدی را می شنود ، یک طراوت دیگری دارد یک فضای دیگری دارد ،و تاثیر دیگری دارد . این شیرین سخنی سعدی و این رمز و رازی که در سخن سعدی است  از کجاست .یک رمز و رازی در سخن سعدی هست که خیلی روشن هم نمی شود بیانش کرد .ببینید این سخن چندین قرن است که می گذرد .شما خوب میدانید که زبان تحول دارد . زبان یک موجود زنده است و مثل هر موجود زنده ای تحولات دارد .هیچ زبانی نیست که تحول نداشته باشد . زبانی که تحول نداشته باشد میمیرد .ولی وقتی سعدی غزل می گوید این چه رمزی است و چه رازی است که در سخن سعدی هست .

حالا قبل از اینکه شرح غزل را بگویم اجازه بدهید مقدمه را عرض کنم خدمت شما . بدون تردید در سخن سعدی ، چه نظم و چه نثر  یک رمز و رازی هست . که همیشه تازه است . یعنی همیشه گلستان است . همین طور  که خودش اسمش را گذاشته . خودش خبر داشته که همیشه گلستان خواهد بود . من می خواهم یک مسئله ای را طرح کنم بعد وارد غزل سعدی بشوم .

بدون تردید در سخن سعدی راز هست . این بحث مطرح است که آیا رمز ها و رازها در لفظ سخن است ؟ یا در آدم هاست؟

یعنی یک رمز و رازی در وجود ماست که ما این سخن را رازدار و رمز دار می بینیم یا این رمز و راز در متن خود سخن نهفته است ؟ در اینجا دو نظر هست : کسانی می گویند نه سخن ، سخن است آن شنونده است که رمز و راز دارد آدم رمز و رازدار، سخن ها را پر رمز و راز می بیند و می شنود و آدمی که ساده است و بسیط است و اصلا رمز و راز ندارد هر سخنی بهش بگویی ، ساده است .این نظری هست که رمز و راز در وجود انسان هاست .

نظر دیگر این است که رمز و راز در خود سخن است . هر نظری هم یک طرفدارانی دارد . اگر من خواسته باشم وارد این سخن بشوم ، من می گویم هر دو سخن به نحوی درست است .و سرانجام باید به این نتیجه برسیم که رمز و راز در وجود انسان است .حتی اگر رمز و راز در سخن باشد که هست ، که من در سخن سعدی رمز و راز می بینم برای اینکه وجود سعدی رمز و راز داشت .اگر وجود سعدی رمز و راز نبود سخنش رمز و راز داشت ؟ این دو را نمی شود از هم جدا کرد .

این نظر می خواهد جمع بکند بین این دو که هر دو نظر به یک نظر برمی گردد. حتی اگر بپذیریم که رمز و راز در شنونده نیست در سخن است باز در حقیقت پذیرفته ایم که رمز و راز در وجود انسان است چون گوینده سخن ، انسان است .

حالا اگر این سخن ، سخن خدا باشد که بسیار رمز و رازش بیشتر است .قرآن کریم رمز و راز دارد .

نمی شود گفت رمز و راز از آن جهت است که اگر گشوده شود ،راز نیست ؟

خوب راز که گشوده نمی شود ، رمز را می شود گشود . راز گشودنی نیست ، یک وقت هم در اینجا بحث کردیم فرق بین رمز و راز این است که راز گشودنی نیست و رمز گشوده می شود .اما گشودن رمز هم کار آسانی نیست . این انسان است که رمز را می گشاید هیچ موجود دیگری رمز را نمی گشاید حیوانات نمی توانند رمز بگشایند جمادات نباتات حیوانات ، قدرت گشودن رمز را ندارند رمز را انسان می گشاید چرا انسان می تواند رمز را بگشاید زیرا رمز از آن انسان است .

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نام فایل:  من خود ای ساقی از این شوق که دارم مستم           تو بـه یک جـرعه دیـگر بـبـری از دسـتـم

موضوع برنامه تفسیر ابیات سعدی

مدت زمان برنامه: ۱۷ دقیقه

حجم فایل متنی: ۱ مگابایت

حجم فایل صوتی: ۴۲ مگابایت (MP3)

دانلود برنامه معرفت  ” پخش شده در ۱۲ آبان۹۱ “

دانلود فایل صوتی :‌ دانلود با لینک مستقیم

منبع محتوی : وبسایت سید محسن نبوی

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=13264

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند