“من از کجا پند از کجا باده بگردان ساقیا
آن جام جان افزای را برریز بر جان ساقیا”
“ای جان جان جان جان ما نامدیم از بهر نان
برجه گدارویی مکن در بزم سلطان ساقیا”
مولوی ، دیوان شمس ، غزلیات (غزل ۹)
من از کجا پند از کجا باده بگردان ساقیا
آن جام جان افزای را برریز بر جان ساقیا
بر دست من نه جام جان ای دستگیر عاشقان
دور از لب بیگانگان پیش آر پنهان ساقیا
نانی بده نان خواره را آن طامع بیچاره را
آن عاشق نانباره را کنجی بخسبان ساقیا
ای جان جان جان جان ما نامدیم از بهر نان
برجه گدارویی مکن در بزم سلطان ساقیا
اول بگیر آن جام مه بر کفه آن پیر نه
چون مست گردد پیر ده رو سوی مستان ساقیا
رو سخت کن ای مرتجا مست از کجا شرم از کجا
ور شرم داری یک قدح بر شرم افشان ساقیا
برخیز ای ساقی بیا ای دشمن شرم و حیا
تا بخت ما خندان شود پیش آی خندان ساقیا
غزل فوق از مولوی را زندهیاد استاد محمدرضا شجریان در آلبوم غوغای عشق بازی و در قطعه شماره ۱۰ آن با عنوان تصنیف افشاری ساقیا که ۹:۲۴ است اجراء کرده است. میتوانید تصنیف افشاری ساقیا را گوش دهید و یا با پیوند مستقیم از حرفمحبت دریافت کنید.
بدون دیدگاه