“با تو حیات و زندگی بی تو فنا و مردنا
زانک تو آفتابی و بی‌تو بود فسردنا”

کلیه اشعار مولویمولوی ، دیوان شمس ، غزلیات (غزل ۴۹)

با تو حیات و زندگی بی تو فنا و مردنا
زانک تو آفتابی و بی‌تو بود فسردنا

خلق بر این بساط‌ها بر کف تو چو مهره‌ای
هم ز تو ماه گشتنا هم ز تو مهره بردنا

گفت دمم چه می‌دهی دم به تو من سپرده‌ام
من ز تو بی‌خبر نیم در دم دم سپردنا

پیش به سجده می‌شدم پست خمیده چون شتر
خنده زنان گشاد لب گفت درازگردنا

بین که چه خواهی کردنا بین که چه خواهی کردنا
گردن دراز کرده‌ای پنبه بخواهی خوردنا

با تو حیات و زندگی بی تو فنا و مردنا

“با تو حیات و زندگی بی تو فنا و مردنا
زانک تو آفتابی و بی‌تو بود فسردنا”

صفحه اینستاگرام حرف محبت

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=45140

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند