خواجه پندارد که روزی ده دهد!

یکی روبهی دید بی دست و پای
فرو ماند در لطف و صنع خدای

موضوعى که نقل می‌شود بنابر منابع موثق امرى است که اتفاق افتاده ماحصل امر از این قرار است:
شخصی به همراه خانواده‌اش از طریق حاشیه دریاى خزر عازم زیارت مشهد مقدس بود و قفسى نیز در باربند اتومبیل‌اش تعبیه نموده بود و تعدادى مرغ و خروس در آن جاى داده بود تا در مواقع مورد لزوم با ذبح آن‌ها غذاى مورد نیاز را فراهم نمایند.
ظاهرآ بعد از عبوراز شهرستان گرگان در کنار جنگل اندکى اطراق مى نمایند، که ناگهان می‌بینند گوشه‌اى از قفس پشت باربند که کمى پاره است؛
مرغى با فشار و کوشش بسیار خود را به بیرون از قفس کشانیده، با سرعت زائد الوصفى بسوى جنگل مى دود .
راننده و تعدادى از همراهان براى گرفتن مرغ او را دنبال می نمایند و در جنگل آن‌را گم مى‌نمایند، و همین‌طور که مردد در جنگل ایستاده بودند ناگهان صدا و جیغ مرغ را مى‌شنوند و به سوى صدا مى روند. آن‌ها مى‌بینند که در جلوى سوراخى مرغ سرکنده شده و آن‌جا بال و پر مى زند؛ بعد از جستجو روباهى را مى بینند که کور مادر زاد مى باشد و در آن سوراخ زندگى مى کند.
آن‌ها با دیدن این صحنه پرهاى مرغ را کنده ودر جلوى روباه کور مى گذارند واز آن‌جا دور مى شوند.

وقتی این واقعه را مرور می کردم بی اختیار به‌یاد قرآن کریم افتادم که در آیه ششم سوره هود می فرماید:
“وَمَا مِن دَآبَّهٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ “
ترجمه :
“هیچ جنبنده‌‏اى در زمین نیست مگر این‌که روزى او بر خداست! او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را مى‌‏داند; همه این‌ها در کتاب آشکارى ثبت است!”

و هم‌چنین در آیه شصتم سوره عنکبوت می فرماید:
“کاین من دابه لا تحمل رزقها الله یرزقها و ایاکم و هو السمیع العلیم .”
ترجمه:
“چه بسا جنبنده‌‏اى که قدرت حمل روزى خود را ندارد، خداوند او و شما را روزى مى‌‏دهد; و او شنوا و دانا است.”

و در آیه شصت و دو سوره اخیر الذکر نیز فرموده است:
“الله یبسط الرزق لمن یشاء من عباده و یقدر له ان الله بکل شی‏ء علیم .”
ترجمه :
“خداوند روزى را براى هر کس از بندگانش بخواهد گسترده مى‏‌کند، و براى هر کس بخواهد محدود مى‏‌سازد; خداوند به همه چیز داناست.”

و در پایان بایستى این آیه شریفه را نیز اضافه نمود که مى فرماید:
“ان الله هوالرزاق ذو القوه المتین”
ترجمه:
“تنها خدا روزی‌رسان و صاحب قدرت و نیرومند است و بس.”

مولوى نیز سروده است:

خواجه پندارد که روزى ده دهد
مى نپندارد که روزى ده دهد.

مولوى مى‌گوید عده‌اى مى‌پندارند که گاو و گوسفند و آب و خاک ده روزى مردم را فراهم مى‌نماید و به خاطرش نمى‌رسد که روزی‌ده صرفاٌ خالق کریم مى‌باشد.

رزق از وى جو، مجو از زید و عمر
مستى از مى جو، مجو از بنگ و خمر

خواجه پندارد که روزى ده دهد
او نپندارد که روزى ده دهد

هر که درمان کرد مرجان مرا
برد گنج درّ و مرجان مرا

دل که فارغ شد ز مهر دلبران
حیف باشد حیف، نام دل بر آن

آب کم جو تشنگى آور بدست
تابجوشد آبت از بالا وپست

به حضرت امام جعفر صادق (ع) عرض شد:
زیربنا واصول راه ورسم زندگى شما چیست؟
حضرت فرمودند:موفقیت‌هاى من بر چهار پایه استوار است:
اول این‌که :دانستم که کار مرا دیگرى انجام نمى‌دهد پس در انجام کارهاى خود کوشیدم.
دوم این‌که:یقین داشتم که خداوند بر امور من آگاه است پس در محضرش حیا کردم.
سوم این‌که:دانستم که آنچه روزى من مى باشد دیگرى رادر آن راهى نیست پس نسبت به روزى ام اطمینان خاطر پیدا نمودم .
چهارم این‌که :باور داشتم که آخر کار خواهم مرد پس خودم را براى آن مهیا ساختم.

قیل للصادق علیه السلام علی ماذا بنیت امرک؟
قال علی اربعه اشیاء:
علمت ان عملی لا یعمله غیری فاجتهدت و علمت ان الله عزوجل مطلع علی فاستحییت و علمت ان رزقی لا یاکله غیری فاطمآننت و علمت ان اخر امری الموت فاستعددت
“بحار الا نوار ۷۵/۲۲۸ باب ۲۳”

خواجه پندارد که روزی ده دهد!

صفحه اینستاگرام حرف محبت

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=4719

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند