آن شه موزون جهان عاشق موزون طلبد
شد رخ من سکه زر تا که به میزان برسم
هیچ طبیبی ندهد بیمرضی حب و دوا
من همگی درد شوم تا که به درمان برسم
مولوی ، دیوان شمس ، غزلیات (غزل ۱۴۰۰)
تیز دوم تیز دوم تا به سواران برسم
نیست شوم نیست شوم تا بر جانان برسم
خوش شدهام خوش شدهام پاره آتش شدهام
خانه بسوزم بروم تا به بیابان برسم
خاک شوم خاک شوم تا ز تو سرسبز شوم
آب شوم سجده کنان تا به گلستان برسم
چونک فتادم ز فلک ذره صفت لرزانم
ایمن و بیلرز شوم چونک به پایان برسم
چرخ بود جای شرف خاک بود جای تلف
باز رهم زین دو خطر چون بر سلطان برسم
عالم این خاک و هوا گوهر کفر است و فنا
در دل کفر آمدهام تا که به ایمان برسم
آن شه موزون جهان عاشق موزون طلبد
شد رخ من سکه زر تا که به میزان برسم
رحمت حق آب بود جز که به پستی نرود
خاکی و مرحوم شوم تا بر رحمان برسم
هیچ طبیبی ندهد بیمرضی حب و دوا
من همگی درد شوم تا که به درمان برسم
غزل ۱۴۰۰ مولوی را استاد همایون شجریان در آلبوم در خیال با عنوان «تصنیف با سواران» اجراء کرده است، آهنگساز این قطعه علی قمصری است. میتوانید تصنیف باسواران را از حرفمحبت بشنوید و یا با پیوند مستقیم دریافت کنید.
بدون دیدگاه