حافظ: “ای غایب از نظر به خدا میسپارمت”
" ای غایب از نظر به خدا میسپارمت جانم بسوختی و به دل دوست دارمت " حافظ » غزلیات ای غایب از نظر به خدا میسپارمت جانم بسوختی و به...
" ای غایب از نظر به خدا میسپارمت جانم بسوختی و به دل دوست دارمت " حافظ » غزلیات ای غایب از نظر به خدا میسپارمت جانم بسوختی و به...
خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت شعر بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت از غزلیات حافظ است...
"دولت فقر خدایا به من ارزانی دار کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است" "یار من باش که زیب فلک و زینت دهر از مه روی تو و اشک...
“قلندران حقیقت به نیم جو نخرند قبای اطلس آن کس که از هنر عاریست” “سحر کرشمه چشمت به خواب میدیدم زهی مراتب خوابی که به ز بیداریست” حافظ ، غزلیات...
ساز و آواز از استاد محمدرضا شجریان سیزدهمین قطعه موسیقی از آلبوم بیداد (همایون) است. که این قطعه شعر از حافظ را مرحوم استاد شجریان به زیبایی هرچه تمامتر اجراء...
" گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس زین چمن سایه آن سرو روان ما را بس " " از در خویش خدا را به بهشتم مفرست که سر کوی...
"باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است شمشاد خانه پرور ما از که کمتر است" "ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم با پادشه بگوی که روزی مقدر است"...
"آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست" یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد حافظ » غزلیات (غزل ۱۶۹)...
" صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست بیار نفحهای از گیسوی معنبر دوست " حافظ » غزلیات صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست بیار نفحهای از گیسوی معنبر...
" اگر چه عرض هنر پیش یار بیادبیست زبان خموش ولیکن دهان پر از عربیست " حافظ » غزلیات اگر چه عرض هنر پیش یار بیادبیست زبان خموش ولیکن دهان...
"عکس روی تو چو در آینه جام افتاد عارف از خنده می در طمع خام افتاد" "هر دمش با من دلسوخته لطفی دگر است این گدا بین که چه شایسته...
"من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم محتسب داند که من این کارها کمتر کنم من که عیب توبه کاران کرده باشم بارها توبه از می وقت...
" مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم " حافظ » غزلیات مرا عهدیست با جانان که تا جان در...
"در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد حالتی رفت که محراب به فریاد آمد" "زیر بارند درختان که تعلق دارند ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد"...
"دل از من برد و روی از من نهان کرد خدا را با که این بازی توان کرد شب تنهاییم در قصد جان بود خیالش لطفهای بیکران کرد" حافظ »...