سخنان شیخ ابوسعید ابوالخیر در رابطه با تصوف :
شیخ ابوسعید رحمه الله علیه فرمود:
“کان التصوف حالاً
ثم صار قالاً
ثم ذهب الحال و القال
و جاء الاحتیال”
یعنى : تصوف در ابتدا حال بود
و سپس تبدیل به گفتار شد
و آنگاه حال و گفتار از میان رخت بر بست
و حیله و مکر جایگزین آن شد.
و نیز شیخ فرمود:
این تصوف،
عزتى است در ذل
و توانگرى است در درویشى
و خداوندى است در بندگى
و زندگانى است در مرگ
و شیرینى است در تلخى ،
هر که در این راه درآید
و در این راه بدین صفت نرود، هر روز سرگردان تر بود .
از شیخ ابوسعید رحمه الله علیه پرسیدند که صوفى کیست ؟ گفت :
آنچه در سر دارى بنهى ،
وآنچه در کف دارى ، بدهى
و آنچه بر تو آید نرنجى .
ونیز فرمود: تصوف این است و بس و این بر ناخنى توان نوشت که :
اذبح النفس
و الا فلا تشغل بترهات الصوفیه
یعنى :
تصوف یعنی آنکه ، نفس را سر ببر؛
و در غیر این صورت خود را به یاوه هاى صوفیه مشغول مساز .
بدون دیدگاه