آلبوم با من بخوان عنوانی است از آخرین آلبوم استاد آواز علیرضا قربانی با آهنگسازی حسام ناصری که در ۲۱ مرداد ماه ۱۳۹۹ منتشر شد. آلبوم با من بخوان شامل ۱۰ قطعه موسیقی است که بیشتر آنها تلفیقی از موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی الکترونیک است.
لیست قطعات آلبوم با من بخوان
ردیف | نام قطعه | شاعر |
۱ | میدانی تو | ابوسعید ابوالخیر |
۲ | عاشقانه نیست | اهورا ایمان |
۳ | دلم گرفته | مریم مروج |
۴ | آمد خزان | مولوی |
۵ | الله مزار | محمدابراهیم جعفری |
۶ | بوی گیسو | واقف لاهوری |
۷ | روزگار غریب | احمد شاملو، حمید خلف بیگی |
۸ | پل | احمد امیرخلیلی |
۹ | باغ اهورایی | حسین منزوی |
۱۰ | از خون جوانان | عارف قزوینی |
دانلود آلبوم با من بخوان (علیرضا قربانی)
دستاندرکاران آلبوم با من بخوان
آهنگساز، نوازندهٔ پیانو و سازهای الکترونیک: حسام ناصری
خواننده: علیرضا قربانی
ویلن: سامان صمیمی، میثم مروستی، نیلوفر محبی، امین عطایی، نگار فرجی
ویولا: میثم مروستی، امین عطایی
ویلنسل: مهرداد عالمی، هانیه کازرونی
ابوا: حسام صدفینژاد
کمانچه: سامان صمیمی
سنتور: پویا سرایی
تار و سهتار: میلاد محمدی
دودوک: آرشاک ساحاکیان
دوتار: سعید نودهی
سازهای کوبهای: زکریا یوسفی
همخوانان: مهگل صفدری، نگین گودرزی، نگار فرجی
میکس و مسترینگ: آرش پاکزاد
ضبط موسیقی: استودیو «تم»، استودیو «شهر صدای پارسیان»، استودیو «نواک»
صدابردار: مازیار مرتاضیه، حامی حقیقی، حسام ناصری
متن آهنگ های آلبوم با من بخوان
متن آهنگ میدانی تو
شعر: ابوسعید ابوالخیر » رباعیات
درد دل من دواش میدانی تو
سوز دل من سزاش میدانی تو
من غرق گنه پرده عصیان در پیش
پنهان چه کنم که فاش میدانی تو
ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست
درد تو بجان خسته داریم ای دوست
گفتی که به دلشکستگان نزدیکم
ما نیز دل شکسته داریم ای دوست
جز وصل تو دل به هر چه بستم توبه
بی یاد تو هر جا که نشستم توبه
در حضرت تو توبه شکستم صدبار
زین توبه که صد بار شکستم توبه
متن آهنگ عاشقانه نیست (علیرضا قربانی)
شعر: اهورا ایمان
شیرین من بمان مگر این روزگار تلخ
فرهاد خسته را به نگاهی امان دهد
در زلف شب گره بزن آن زلف مست را
شاید شبم بسوی تو راهی نشان دهد
حرفی بزن که عشق به هر واژه گل کند
ما را نصیب دیگری از این زمانه نیست
با من از عاشقانه ترین لحظه ها بخوان
حتی اگر هوای دلی عاشقانه نیست
با من بخوان تا این ترانه را با تو سفر کنم
با من بخوان تا در هوای تو شب را سحر کنم
با من بخوان تا این ترانه را با تو سفر کنم
با من بخوان تا در هوای تو شب را سحر کنم
شاید شبی که می برد افسانه ی
مرا روزی برایم از تو نشانی بیاورد
شاید همین ترانه که بر دوش باد رفت
در جان خسته تاب و توان بیاورد
با من بخوان تا این ترانه را با تو سفر کنم
با من بخوان تا در هوای تو شب را سحر کنم
با من بخوان تا این ترانه را با تو سفر کنم
با من بخوان تا در هوای تو شب را سحر کنم
متن آهنگ دلم گرفته
شعر: مریم مروج
دلم گرفته برادر هوای تازه بیاور
برای حنجره هامان صدای تازه بیاور
برای خستگی من برای خستگی تو
برای این من و این تو دو چای تازه بیاور
لب قنوت تو بسته شکسته پای رکوعم
برای پر زدن از خود دعای تازه بیاور
کنار خویش نشستم چه گفت و گوی غریبی
چقدر واژه حقیر است
هجای تازه بیاور …
گلو بریده و دلخون شکایتی ست به جانم
به دم به نای سکوتم نوای تازه بیاور …
رسول کوچک خوبم
تبر به دوش به پا خیز
دلم گرفته خدارا خدای تازه بیاور
دلم گرفته برادر هوای تازه بیاور
برای حنجره هامان صدای تازه بیاور
متن آهنگ آمد خزان
شعر: مولوی » دیوان شمس » غزلیات (غزل ۱۷۹۴)
ای باغبان ای باغبان آمد خزان آمد خزان
بر شاخ و برگ از درد دل بنگر نشان بنگر نشان
ای باغبان هین گوش کن ناله درختان نوش کن
نوحه کنان از هر طرف صد بیزبان صد بیزبان
هرگز نباشد بیسبب گریان دو چشم و خشک لب
نبود کسی بیدرد دل رخ زعفران رخ زعفران
کو سوسن و کو نسترن کو سرو و لاله و یاسمن
کو سبزپوشان چمن کو ارغوان کو ارغوان
جمله درختان صف زده جامه سیه ماتم زده
بیبرگ و زار و نوحه گر زان امتحان زان امتحان
متن آهنگ الله مزار
شعر: محمدابراهیم جعفری
الله مزاره مزاره الله مزاره مزاره
غریب رهگذارای دیدار
الله مزاره مزاره الله مزاره مزاره
وای چه روزگارایی دیدار
به پهنای صحرای دلتنگی
به پهنای صحرای دلتنگی
الله مزاره مزاره الله مزاره مزاره
غریب رهگزارای دیدار
الله مزاره مزاره الله مزاره مزاره
وای چه روزگارایی دیدار
به صحرای له له له له له له له لی
حال کفتری حال کفتری که در هوای تو
که میپره در هوای تو که میپره
در هوای تو ولله جونم فدای تو
امان امان امان امان امان آی امان امان
آهو جان امان آهو جان بگو از چه کوهایی میری
زمستون بود و به یاد تو زمستون بود و
به یاد تو ولله خواب بهارای دیدم
الله مزاره مزاره الله مزاره مزاره
غریب رهگذارای دیدار
الله مزاره مزاره الله مزاره مزاره
وای چه روزگارایی دیدار
متن آهنگ بوی گیسو
شعر: واقف لاهوری
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بویِ گیسویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بویِ گیسویی مرا دیوانه کرد
پیشه هر بیگانه گوی ام راز خود آشنا رویی مرا دیوانه کرد
ای مسلمانان به فریادم رسید طفله هندویی مرا دیوانه کرد
میزنم خود را به آتش بی دریغ آتشین خویی مرا دیوانه کرد
از حرم لبیک گویان میروم جذبه ی کویی مرا دیوانه کرد
واقف از میخانه و مسجد نی م چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بویِ گیسویی مرا دیوانه کرد
عنبرین مویی مرا دیوانه کرد یاسمن بویی مرا دیوانه کرد
فکر زنجیری کنید ای عاقلان بویِ گیسویی مرا دیوانه کرد
بویِ گیسویی مرا دیوانه کرد
متن آهنگ روزگار غریب
اشعار: احمد شاملو، حمید خلف بیگی
شعر بخش۱ : احمد شاملو
روزگارِ غریبیست نازنین دهانت را میبویند مبادا گفته باشی دوستت دارم دوستت دارم
دلت را میبویند , دلت را میبویند مبادا شعله ای در آن نهان باشد
روزگارِ غریبیست روزگارِ غریبیست نازنین
روزگار غریبیست نازنین آنکه بر در میکوبد شباهنگام
به کُشتن چراغ آمده است نور را در پستویه خانه نهان باید کرد
به اندیشیدن خطر مکن خدای را در پستویه خانه نهان باید کرد
روزگارِ غریبیست روزگارِ غریبیست نازنین
شعر بخش۲ : حمید خلف بیگی
نمانده در دلم دگر توان دوری چه سود از این سکوتو آه از این صبوری
تو ای طلوع آرزوی خفته بر باد بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد
نمانده در دلم دگر توان دوری چه سود از این سکوتو آه از این صبوری
تو ای طلوع آرزوی خفته بر باد بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد
نمانده در دلم دگر توان دوری چه سود از این سکوتو آه از این صبوری
تو ای طلوع آرزوی خفته بر باد بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد
متن شعر آهنگ پل
شعر: احمد امیرخلیلی
من به دستانه تو پل بستم به زیباتر شدن از تو میخواهم از این هم با تو تنهاتر شدن
از تو میخواهم خودت را مثله باران از بهار از تو میخواهم قراره روزهایه بیقرار
هیچ کس در من جنونم را به تو باور نکرد هیچ کس حاله منه دیوانه را بهتر نکرد
ای که از تو باز هم زلفه پریشان خواستم من برای شهرِ دلتنگی باران خواستم
من برای شهرِ دلتنگی باران خواستم
من همانم که اگر مستم تویی در ساغرم من از آنی که تو در من ساختی ویرانترم
من به دستانِ تو پُل بستم به زیباتر شدن از تو میخواهم از این هم با تو تنهاتر شدن
متن آهنگ باغ اهورایی
شعر: حسین منزوی
ای باغ چه شد مدفن خونین کفنانت؟
کو خاک شهیدان کفن پیرهنانت؟
تا سرب که پاشیده و تا لاله که چیده ست
در سینه و سیمای بهارین بدنانت
آه ای وطن! ای خورده به بازار شقاوت
بس چوب حراج از طرف بیوطنانت
رگبار گرفت آنگه و بارید ز هر سو
بر سینه و سر، نیزه و شمشیر و سنانت
خون که شتک زد ز پدرها و پسرها
بر صبح یتیمان و شب بیوه زنانت
همخوان نسیمم من و همگریه ی باران
در ماتم سرخ سمن و یاسمنانت
متن آهنگ از خون جوانان
شعر: عارف قزوینی
از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان، سرو خمیده
در سایه گل بلبل از این غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
چه کجرفتاری ای چرخ
چه بد کرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ
نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ
خوابند وکیلان و خرابند وزیران
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
ما را نگذارند به یک خانه ویران
یارب بستان داد فقیران ز امیران
چه کجرفتاری ای چرخ،
چه بد کرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ
نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ
بدون دیدگاه