سید حمیدرضا برقعى:”سلام دختر باران! سلام خواهر ماه!”
"سلام دختر باران! سلام خواهر ماه!" سيد حميدرضا برقعى شعر به مناسبت ولادت حضرت معصومه(س) "به همين سادگى" تمام پنجره را غرق حسن یوسف کن دل اهالی این کوچه را...
"سلام دختر باران! سلام خواهر ماه!" سيد حميدرضا برقعى شعر به مناسبت ولادت حضرت معصومه(س) "به همين سادگى" تمام پنجره را غرق حسن یوسف کن دل اهالی این کوچه را...
"به افتخار بگوییم از تبار تواییم" سید حمید رضا برقعی » گزیده اشعار شعر درباره حضرت فاطمه زهرا (س) شنیده می شود از آسمان صدایی که... کشیده شعر مرا باز...
به نام نامی سر، بسمه تعالی سر بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر فقط به تربت اعلات، سجده خواهم کرد که بندهی تو نخواهد گذاشت، هرجا سر سید حمید رضا برقعی »...
به مناسبت ولادت حضرت زینب (س) “ آمدی شمس و قمر پیش تو سو سو بزنند تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند ” سید حمید رضا برقعی گفتم...
"نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفتهست" * ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه به سوی جانمازش میرود سلانه سلانه شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه...
"کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ست" کعبه از راز جهان راز خدا آگاه است راز ایجاز خدا نقطه ی بسم الله است کعبه افتاده به پایت...
"آی مردم تمام هستی ما در همین خاک، پشت پنجره هاست" کاش من هم به لطف مذهب نور تا مقام حضور می رفتم کاش مانند یار صادقتان بی امان...
"یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست کنج زندان بلا گریه ی باران کم نیست" يازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست کنج زندان بلا گریه...
"خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود" خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود بعد یک عمر رها...
"تاريخ می داند فدک تنها بهانه است" گل های عالم را معطر كرده بويت ای آن كه می گردد زمين در جست و جويت يادش بخير آن روزها ريحان به...
"قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند" یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست کنج زندان بلا گریه ی باران کم نیست سامرائی شده ام، راه...
"باز اين چه شورش است كه در جان واژه هاست" سيد حمیدرضا برقعی "طوفان واژه ها" با اشك هاش دفتر خود را نمور كرد ذهنش ز روضه...
قسم به معنی "لا یمکن الفرار از عشق" که پر شده است جهان از حسین سرتاسر فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد که بندهی تو نخواهد گذاشت هرجا...
"گریه مهمان هر محفل ماست هر حسینیهای منزل ماست" بار دیگر دل من هواییست چون کبوتر به فکر رهاییست اوج فریاد در بی صداییست «گرچه نی شروه خوان جداییست شور...
نگاه کودکى ات ديده بود قافله را تمام دلهره ها را، تمام فاصله را هزار بار بميرم برات، مى خواهم دوباره زنده کنم خاطرات قافله را دليل قافله مى برد...