سنایی:”تا نقش خیال دوست با ماست ما را همه عمر خود تماشاست”
تا نقش خیال دوست با ماست ما را همه عمر خود تماشاست سنایی » دیوان اشعار » غزلیات (غزل ۲۸) تا نقش خیال دوست با ماست ما را همه عمر...
تا نقش خیال دوست با ماست ما را همه عمر خود تماشاست سنایی » دیوان اشعار » غزلیات (غزل ۲۸) تا نقش خیال دوست با ماست ما را همه عمر...
جانا نخست ما را مرد مدام گردان وانگه مدام در ده مست مدام گردان سنایی » دیوان اشعار » غزلیات (غزل ۲۹۴) جانا نخست ما را مرد مدام گردان وانگه...
طلب ای عاشقان خوش رفتار طرب ای شاهدان شیرینکار زین سپس دست ما و دامن دوست بعد از این گوش ما و حلقهٔ یار سنایی ، دیوان اشعار ، قصاید...
از پی لقمهای چه ترش و چه شور تاکی این گفت وگوی شیرین شور سنایی ، طریق التحقیق (شماره ۱۳۴۱) از پی لقمهای چه ترش و چه شور تاکی این...
" کار عاقل نیست در دل مهر دلبر داشتن جان نگین مهر مهر شاخ بیبر داشتن " " شو مدینهٔ علم را در جوی و پس دروی خرام تا کی...
سنایی : "عالمت غافلست و تو غافل خفته را خفته کی کند بیدار" عالمت غافلست و تو غافل خفته را خفته کی کند بیدار زین سپس دست ما و دامن...
نور دل و شمع بیان ماه کش و سرو روان از من جدا شد ناگهان بر من جهان شد چون قفس سنایی » دیوان اشعار » مسمطات: المستغات ای ساربان...
" ای صفات مقدس تو صمد وی منزه زشبه و جفت و ولد " " ای بسا مسجدی که راندهٔ توست ای بسا بت پرست که خواندهٔ توست " سنایی...
"ای کودک زیبا سلب سیمین بر و بیجاده لب سرمایهٔ ناز و طرب حوران ز رشکت در تعب" سنایی ، دیوان اشعار ، مسمطات (بخش ۱) افگنده در شور و...
"من وفایی ندیدهام ز خسان گر تو دیدی سلام من برسان" سنایی، حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه، الباب السّابع "فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا...
"طلب ای عاشقان خوش رفتار طرب ای شاهدان شیرینکار" "زین سپس دست ما و دامن دوست بعد از این گوش ما و حلقهٔ یار" "ای هواهای تو هوا انگیز وی...
“ما در طلب دانه ره دام گرفتیم” * تا ما به سر کوی تو آرام گرفتیم اندر صف دلسوختگان نام گرفتیم در آتش تیمار تو تا سوخته گشتیم در کنج خرابات می خام گرفتیم * از مدرسه و صومعه کردیم کناره در میکده و مصطبه آرام گرفتیم خال و کله تو صنما دانه و دامست ما در طلب دانه ره دام گرفتیم * سنایی ، دیوان اشعار ، غزلیات تا ما به سر کوی تو آرام گرفتیم اندر صف دلسوختگان نام گرفتیم در آتش تیمار تو تا سوخته گشتیم در کنج خرابات می خام گرفتیم از مدرسه و صومعه کردیم کناره در میکده و مصطبه آرام گرفتیم خال و کله تو صنما دانه و دامست ما در طلب دانه ره دام گرفتیم یک چند به آسایش وصل تو به هر وقت از بادهٔ آسوده همی جام گرفتیم امروز چه ار صحبت ما گشت بریده این نیز هم از صحبت ایام گرفتیم
"زشتباشدروینازیباوناز صعبباشدچشمنابیناودرد" * نازراروییببایدهمچوورد چوننداریگردبدخوییمگرد یابگسترفرشزیباییوحسن یابساطکبرونازاندرنورد * نیکوییولطفگوباتاجوکبر کعبتینومهرهگوباتختهنرد درسرتبادستوبرروآبنیست پسمیانمادوتنزینستگرد * زشتباشدروینازیباوناز صعبباشدچشمنابیناودرد جوهرتزاولنبودستاینچنین باتونازوکبرکرداینکارکرد * سنایی،دیواناشعار،غزلیات نازراروییببایدهمچوورد چوننداریگردبدخوییمگرد یابگسترفرشزیباییوحسن یابساطکبرونازاندرنورد نیکوییولطفگوباتاجوکبر کعبتینومهرهگوباتختهنرد درسرتبادستوبرروآبنیست پسمیانمادوتنزینستگرد زشتباشدروینازیباوناز صعبباشدچشمنابیناودرد جوهرتزاولنبودستاینچنین...
"ایکینتوکفرومهرتایمان" * ازجملهٔشرطهایتوحید ازحاصلاصلهایایمان زینمعنیزاددرمدینه ایندعویکردهدرخراسان * درعهدهٔموسیآلجعفر باعصمتموسیآلعمران مهرشسببنجاتوتوفیق کینشمددهلاکوخذلان * بینامرضاهمیشهبینام بیشانرضاهمیشهبیشان بانفستنیکهراستباشد چونخورکهبتابدازگریبان * تضمینکنماندرینقصیده کینبیتفروگذاشتنتوان ایکینتوکفرومهرتایمان پیدابهتوکافرازمسلمان * دردامنمهرتوزدمدست تاکفرنگیردمگریبان اندرملکامانعلیراست دلدرغمغربتتوبریان * سنایی،دیواناشعار،قصاید "درنعتامامهشتم(ع)" دینراحرمیستدرخراسان...
"ازدوستبههرجوریبیزارنبایدشد" * ازدوستبههرجوریبیزارنبایدشد ازیاربههرزخمیافگارنبایدشد ورجانودلودینراافگارنخواهیکرد باعشقخوششوخیدرکارنبایدشد * گرزانکهچوعیارانازعهدهبروننایی دلدادهٔآنچابکعیارنبایدشد هرگهکهبهترکجانآساننتوانیگفت پسعاشقآندلبرخونخوارنبایدشد * سنایی،دیواناشعار،غزلیات ازدوستبههرجوریبیزارنبایدشد ازیاربههرزخمیافگارنبایدشد ورجانودلودینراافگارنخواهیکرد باعشقخوششوخیدرکارنبایدشد گرزانکهچوعیارانازعهدهبروننایی دلدادهٔآنچابکعیارنبایدشد هرگهکهبهترکجانآساننتوانیگفت پسعاشقآندلبرخونخوارنبایدشد چونسوختندلراتندرنتواندادن ازلافبهرعناییدرنارنبایدشد خواهیکهبیاساییمانندسناییتو هرگززمیعشقشهشیارنبایدشد خواهیکهخبریابیازخودزنگارخود الازوجودخودبیزارنبایدشد