عطار:

هر آن نقشی که بر صحرا نهادیم
تو زیبا بین که ما زیبا نهادیم
سر مویی ز زلف خود نمودیم
جهان را در بسی غوغا نهادیم
چو آدم را فرستادیم بیرون
جمال خویش بر صحرا نهادیم
جمال ما ببین کین راز پنهان
اگر چشمت بود پیدا نهادیم
وگر چشمت نباشد همچنان دان
که گوهر پیش نابینا نهادیم
کسی ننهاد و نتواند نهادن
طلسماتی که هر دم ما نهادیم
مباش احوال مسمی جز یکی نیست
اگرچه این همه اسما نهادیم
یقین می‌دان که چندینی عجایب
برای یک دل دانا نهادیم
ز چندینی عجایب حصهٔ تو
اگر دانا نه‌ای سودا نهادیم
مشو مغرور چندین نقش زیراک
بنای جمله بر دریا نهادیم
اگر موجی از آن دریا برآید
شود ناچیز هرچه اینجا نهادیم
اگر اینجا ز دریا برکناری
جهانی پر غمت آنجا نهادیم
وگر همرنگ دریا گردی امروز
تو را سلطانی فردا نهادیم
دل عطار را در عشق این راه
چه گویی بی سر و بی پا نهادیم
لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=136

1 دیدگاه

  1. سعيد توكلى

    بسم الله الرحمن الرحیم
    ساحت الاهى از دو مرتبه وجودى تشکیل شده است : مرتبه ذات که غیر قابل شناخت ، و غیر قابل تصور و دور از فهم بوده و آن را تنها از طریق یک خداشناسى سلبى و تنزیهى میتوان دریافت ؛ و دیگرى مرتبه اسماء و صفات است که مخلوقات بطور عام و انسان ها به طور خاص میتوانند از طریق آنها آنچه درباره خدا شناختنى است ، بدانند . این حوزه خداشناسى متجلى است زیرا در واقع ، اسماء و صفات ، که از طریق اسماءالحسناى الاهى آشکار میشوند ، مظهر و مجلایى اند که همانند اندامها امکان ارتباط خدا و مخلوقاتش را فراهم میکنند .

    برگرفته از کتاب ” تشیع ، ریشه ها و باورهاى عرفانى ” نوشته دکتر محمدعلى امیر معزى ، ترجمه دکتر نورالدین الله دینى ، صفحه ٣٣٩

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند