نیایش‌های پارسی سره (5)

خُدایا !
از دَرِ دَر-خواست دَر-آمدیم.
اگر پیش تو بی‌سَر-و-پای آمدیم، هم به امیدِ تو خُدایْ آمدیم.
چون «تو» را دیدیم، «خود» را ندیدیم و چون «خود» را دیدیم، «تو» را ندیدیم و تا «تو» پیدا آمدی، پَنهان شدیم.
از این رُوی، آن‌دَم که بی-«خود» آییم، چُونان خُداییم و آن‌دَم که با «خود» آییم، از «تو» جُداییم.
دستِ‌مان گیر، تا ما به راه اُفتیم. چون بی-چراغِ «تو»، ما به چاه اُفتیم.
بِدار شادان ما را به رُوی و به دل، آبادان بِدار.
بِگُشای دَری، مَردُمِ دیده‌مان را و پرده پندارِمان را بِگُشای.
زَنْگِ مَن و نَنْگِ تَن را از ما بِزُدای.
دلِ گُم‌ْراهِ‌مان را راهی بِنِمای.
به رُویِ زارِمان نگاهی بِفَرمای.

فایل صوتی نیایش‌های پارسی سره – شماره ۵

نیایش‌های پارسی سره آفرین خدای دکتر شکوهی

صفحه اینستاگرام حرف محبت

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=44614

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند