مرغ مهتاب
میخواند
ابری در اتاقم میگرید
سهراب سپهری ، دفتر شعر زندگی خوابها
خواب تلخ…
مرغ مهتاب
میخواند
ابری در اتاقم میگرید
گلهای چشم پشیمانی میشکفد
در تابوت پنجرهام
پیکر مشرق میلولد
مغرب جان میکند
میمیرد
گیاه نارنجی خورشید
در مرداب اتاقم میروید کم کم
بیدارم
نپنداریدم در خواب
سایهی شاخهای بشکسته
آهسته خوابم کرد
اکنون دارم میشنوم
آهنگ مرغ مهتاب
و گلهای چشم پشیمانی را پرپر میکنم
بدون دیدگاه