سهراب سپهری:”دود میخیزد ز خلوتگاه من” (شعر مرگ رنگ)
"دود میخیزد ز خلوتگاه من. کس خبر کى یابد از ویرانهام؟" سهراب سپهرى ، دفتر شعر مرگ رنگ شعر مرگ رنگ دود میخیزد ز خلوتگاه من. کس خبر کى یابد...
"دود میخیزد ز خلوتگاه من. کس خبر کى یابد از ویرانهام؟" سهراب سپهرى ، دفتر شعر مرگ رنگ شعر مرگ رنگ دود میخیزد ز خلوتگاه من. کس خبر کى یابد...
"باد را نازل کردیم تا کلاه از سرشان بردارد" زير بيدي بوديم. برگي از شاخه بالاي سرم چيدم ، گفتم : چشم را باز كنيد ، آيتي بهتر از اين...
مرگ در ذات شب دهكده از صبح سخن می گوید سهراب سپهری » بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم دیده ام گاهی در تب ، ماه می آید پایین،...
نیست رنگی که بگوید با من اندکی صبر سحر نزدیک است هردم این بانگ برآرم از دل : وای، این شب چقدر تاریک است! سهراب سپهری » هشت کتاب »...
مرغ مهتاب میخواند ابری در اتاقم میگريد سهراب سپهری ، دفتر شعر زندگی خوابها خواب تلخ... مرغ مهتاب میخواند ابری در اتاقم میگريد گلهای چشم پشیمانی میشکفد در تابوت پنجرهام...
از من تا من ، تو گسترده ای. با تو برخوردم، به راز پرستش پیوستم. از تو براه افتادم ، به جلوه رنج رسیدم. و با این همه ای شفاف...
"باد میرفت به سر وقت چنار. من به سر وقت خدا میرفتم." سهراب سپهری ، دفتر شعر حجم سبز شعر پیغام ماهی ها رفته بودم سر حوض تا ببینم شاید،...
سهراب سپهری ، گزیده اشعار “مثل یک فنجان چای” زندگی جیره مختصریست مثل یک فنجان چای و کنارش عشق است مثل یک حبه قند زندگی را با عشق نوش جان...
"چه غریبانه شبیاست شب تنهایی من" سهراب سپهری ، اشعار منتسب شعر نو شب تنهایی هیچکس با من نیست ماندهام تا به چه اندیشه کنم ماندهام در قفس تنهایی در...
چشمها را باید شست جور دیگر باید دید! من نمیدانم که چرا میگویند : اسب حیوان نجیبی است، کبوتر زیباست . و چرا در قفس هیچکسی کرکس نیست. گل شبدر...
"اندیشه رها می رفت" سهراب سپهرى ، دفتر شعر شرق اندوه "شیطان هم" از خانه بدر از کوچه برون تنهایی ما سوی خدا می رفت در جاده درختان سبز گلها...
باد آمد، در بگشا، اندوه خدا آورد. سهراب سپهری ، دفتر شعر شرق اندوه شعر نا باد آمد، در بگشا، اندوه خدا آورد. خانه بروب، افشان گل، پیک آمد، پیک...
"زندگی با همه وسعت خویش محفل ساكت غم خوردن نیست! زندگی جنبش جاری شدن است" سهراب سپهری (این شعر منتسب به ایشان است) شعر زندگی زندگی با همه وسعت خویش...
سهراب سپهری » دفتر مرگ رنگ » در قیر شب ديرگاهی است در اين تنهايی رنگ خاموشی در طرح لب است بانگی از دور مرا می خواند، ليک پاهايم در قير شب است....
"نان و ریحان و پنیر ، آسمانی بی ابر ، اطلسی هایی تر. رستگاری نزدیک : لای گل های حیاط." * سهراب سپهری حجم سبز "روشنی، من، گل، آب" *...