تابستان سال ۱۳۷۱ بود، پدر می‌خواند، پسر تنبک می‌زند، «داریوش پیرنیاکان» تار می‌زند و «جمشید عندلیبی» نی. کنسرت موسیقی سنتی ایران در آمریکا است با حضور خسروی آواز ایران؛ زنده یاد استاد «محمدرضا شجریان» و اولین همکاری او با پسرش «همایون شجریان» و این اجرا چندی بعد به صورت آلبوم “یاد ایام” منتشر شد. آلبوم “یاد ایام” دارای ۹ قطعه موسیقایی و آلبومی است در دستگاه شور که توسط شرکت دل آواز به بازار عرضه شده است. در این آلبوم که آهنگسازی آن را «محمدرضا شجریان» و «داریوش پیرنیاکان» بر عهده داشته اند، اشعاری از حافظ، سعدی، رهی معیری و باباطاهر خوانده شده است.

“یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم”
اگر بخواهیم چندی از معروف‌ترین تصنیف‌های استاد شجریان را نام ببریم قطعا تصنیف «یاد ایام» یکی از آنهاست. تصنیفی قدیمی و خاطره‌انگیز که در گذشته و همین حالا ورد زبان خیلی‌هاست. این آلبوم که یکی از محبوب‌ترین آثار ایشان است شامل تصانیف معروف دیگری مثل «سلسله مو» و «خم زلف» هم می‌شود. تصنیف خم زلف با دوبیتی‌های فایز دشتی و باباطاهر یکی از دلنشین‌ترین‌هاست. تصنیف سلسله مو نیز با شعری از سعدی و آهنگسازی داریوش پیرنیاکان فراموش‌ناشدنی است. در کنار این تصنیف‌های زیبا سازوآوازهایی گوش‌نواز با اشعاری از حافظ را می‌شنویم. تعداد آلبوم‌هایی که می‌شود برای همیشه شنید و لذت برد شاید زیاد نباشد؛ «آلبوم یاد ایام» یکی از آنهاست. آلبومی که می‌شود همواره به آن گوش سپرد و خود را به یاد ایام دور سپرد.

دانلود آلبوم یاد ایام استاد محمدرضا شجریان

ویدیو کنسرت آلبوم یاد ایام استاد شجریان (آمریکا)

ویدئو در حال بارگزاری می‌باشد . . .

متن اشعار آهنگ‌های آلبوم یاد ایام

متن شعر قطعه شماره ۴ آلبوم یاد ایام (ساز و آواز شور)

حافظ ، غزلیات

دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دلِ غمزده‌ای سوخته بود

رسم عاشق کُشی و شیوهٔ شهرآشوبی
جامه‌ای بود که بر قامتِ او دوخته بود

جانِ عُشّاق سپندِ رخِ خود می‌دانست
و آتشِ چهره بدین کار برافروخته بود

گر چه می‌گفت که زارَت بِکُشم می‌دیدم
که نهانش نظری با منِ دلسوخته بود

کفرِ زلفش رَهِ دین می‌زد و آن سنگین دل
در پِی اش مشعلی از چهره برافروخته بود

دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت
الله الله، که تلف کرد و که اندوخته بود؟

یار مَفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آن که یوسف به زَرِ ناسره بفروخته بود

گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ
یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود؟

متن شعر آهنگ قطعه شماره ۵ آلبوم یاد ایام (سلسله مو)

سعدی ، دیوان اشعار ، غزلیات

سلسله موی دوست حلقه دام بلاست
هر که دراین حلقه نیست فارغ از این ماجراست

گر بزنندم به تیغ در نظرش بی‌دریغ
دیدن او یک نظر صد چو منش خون‌بهاست

گر برود جان ما در طلب وصل دوست
حیف نباشد که دوست دوست‌تر از جان ماست

دعوی عشاق را شرع نخواهد بیان
گونه زردش دلیل ناله زارش گواست

مایه پرهیزگار قوت صبرست و عقل
عقل گرفتار عشق صبر زبون هواست

دلشدهٔ پای بند گردن جان در کمند
زهرهٔ گفتار نه کاین چه سبب وان چراست

مالک ملک وجود حاکم رد و قبول
هر چه کند جور نیست ور تو بنالی جفاست

تیغ برآر از نیام زهر برافکن به جام
کز قبل ما قبول وز طرف ما رضاست

گر بنوازی به لطف ور بگدازی به قهر
حکم تو بر من روان زجر تو بر من رواست

هر که به جور رقیب یا به جفای حبیب
عهد فرامش کند مدعی بی‌وفاست

سعدی از اخلاق دوست هر چه برآید نکوست
گو همه دشنام گو کز لب شیرین دعاست

متن شعر قطعه شماره ۶ آلبوم یاد ایام (ادامه ساز و آواز)

حافظ ، غزلیات

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم
بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم

الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

جهان پیر است و بی‌بنیاد از این فرهادکش فریاد
که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم

ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل
بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم

جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی
که سلطانی عالم را طفیل عشق می‌بینم

اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم

صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز
که غوغا می‌کند در سر خیال خواب دوشینم

شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین
اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم

حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد
همانا بی‌غلط باشد که حافظ داد تلقینم

متن شعر قطعه شماره ۷ آلبوم یاد ایام (تصنیف یاد ایام)

رهی معیری ، غزل‌ها ، جلد سوم (نغمهٔ حسرت)

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم

گرد آن شمع طرب می‌سوختم پروانه‌وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم

آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود
عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم

چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی
چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم

در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود
در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم

درد بی‌عشقی ز جانم برده طاقت ورنه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم

بلبل طبعم رهی باشد ز تنهایی خموش
نغمه‌ها بودی مرا تا همزبانی داشتم

متن شعر قطعه شماره ۹ آلبوم یاد ایام (خم زلف)

فایز ، دوبیتی‌ها

به قربان خم زلف سیاهت
فدای عارض مانند ماهت

ببردی دین فایز را به غارت
تو شاهی خیل مژگان ها سپاهت

***

خودم این جا دلم در پیش دلبر
خدایا این سفر کی می رود سر

خدایا کن سفر آسان به فایز
که بیند بار دیگر روی دلبر

******

بابا طاهر ، دوبیتی‌ها

ته دوری از برم دل در برم نیست
هوای دیگری اندر سرم نیست

بجان دلبرم کز هر دو عالم
تمنای دگر جز دلبرم نیست

مجموعه تصاویر رسمی آلبوم یاد ایام استاد شجریان

آلبوم یاد ایام استاد شجریان
آلبوم یاد ایام استاد شجریان

دریافت ویدیو کنسرت

دریافت با کیفیت ۴۸۰حجم ۱۰۲ مگابایت

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=39435

2 Comments

  1. نرگس

    حیف استاد نازنین و صدای دلنشین و ستودنی که داشت.
    دلم می خواست استاد بود و می شد برم حنجرش رو ببوسم که صداش آسمانیه اشک تو چشام جمع میشه هروقت که میشنوم صدای استادرو
    بیشتر از استاد شجریان مطلب بزارین خواهشاً

      1. با سلام و تحیت
        سپاس از اظهار لطف‌تان، انشاالله کارهای بیشتری از استاد شجریان خواهید دید.
        با مودت و مهر سید محسن نبوی

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند