شب‌ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی
آوای تو می‌خواندم از لایتناهی

دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست
من سرخوشم از لذت این چشم به راهی

اشعار فریدون مشیریفریدون مشیری ، گزیده اشعار

شب‌ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی
آوای تو می‌خواندم از لایتناهی

آوای تو می‌آردم از شوق به پرواز
شب‌ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی

امواج نوای تو به من می‌رسد از دور
دریایی و من تشنه مهر تو چو ماهی

وین شعله که با هر نفسم می‌جهد از جان
خوش می‌دهد از گرمی این شوق گواهی

دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست
من سَرخوشم از لذت این چشم به راهی

ای عشق تو را دارم و دارای جهانم
همواره تویی هر چه تو گویی و تو خواهی

من سرخوشم از لذت این چشم به راهی مشیری

خوشنویسی دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست

صفحه اینستاگرام حرف محبت

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=42309

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند