شب بر سر من جز غم ایام کسی نیست
می سوزم و می میرم و فریادرسی نیست

اشعار حسین پژمان بختیاریحسین پژمان بختیاری » گزیده اشعار

شب بر سر من جز غم ایام کسی نیست
می سوزم و می میرم و فریادرسی نیست

فریادرسِ همچو منی کیست دراین شهر؟
فریادرسی نیست کسی را که کسی نیست

بیمارم و تبدارم و در سینه مجروح
چندان که فغان می‌کشم از دل نفسی نیست

آن میوه جان بخش که دل در طلب اوست
زینت‌گرِ شاخی‌ست که در دسترسی نیست

بیش است ز ما طالع آن مرغ گرفتار
کورا قفسی باشد و ما را قفسی نیست

شب بر سر من جز غم ایام کسی نیست / پژمان بختیاری

صفحه اینستاگرام حرف محبت

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=4375

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند