شعر ساعد باقری در مدح امام حسین (ع)

اشعار ساعد باقری - شاعرساعد باقرى » گزیده اشعار

“شکفتن در بهار زخم”

چه رود است این که از آن سوى سدهاى زمان جاریست
خروشان، موج در موج از کران تا بیکران جاریست

که مى‌داند چه خواهد رست از باران خون آلود
که گویى از گلوى پاره هفت آسمان جاریست

هنوز آن گردباد گرم ” هوهو”ى جنون ورزان
ز دشت خون‌فشان تا کوچه‌هاى بى‌نشان جاریست

سحرگاهان به صحن باغ‌هاى هم‌جوار عشق
به هم پیوسته؛ عطر خونِ گل‌هاى جوان جاریست

از آنِ کیست این مرکب که خون غیرتش در چشم
به پیوندِ نگاهى حرف آموز زبان جاریست

زبانم لال، گویى بر گلویى بوسه زد خنجر

که عطر بوسه‌ى پیغمبر از رگ‌هاى آن جاریست

هجوم باد پاییز و شکفتن در بهار زخم
گلِ این باغ را بوى بهاران در خزان جاریست

شهیدا! بانگ “هل من ناصر“ت موجى است آتشناک
که چون خون در عروق آفرینش ، بى‌امن جاریست

شعر شکفتن در بهار زخم - ساعد باقری برای امام حسین (ع)

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=2761

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند