“رسم است هرکه داغ جوان دید، دوستان
رأفت برند حالت آن داغ دیده را”
“بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد
آتش زدند لانه مرغ پریده را”
شعر در مرثیه حضرت علی اکبر (ع)
رسم است هرکه داغ جوان دید، دوستان
رأفت برند حالت آن داغ دیده را
یک دوست زیر بازوی ِ او گیرد از وفا
وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را
آن دیگری بر او بفشاند گلاب و شَهد
تا تقویت کند دلِ مِحنت چَشیده را
یک جمع دعوتش به گُل و بوستان کنند
تا بر کنندش از دل خارِ خَلیده را
جمع دگر برای تسلّای او دهند
شرح سیاه کاری چرخ خمیده را
القصّه هر کسی به طریقی ز روی مِهر
تسکین دهد مصیبتِ بر وی رَسیده را
آیا که داد تسلیتِ خاطرِ حسین؟
چون دید نعش اکبرِ در خون تپیده را
آیا که غمگساری و اندُه بَری نمود
لیلایِ داغ دیدهٔ زحمت کَشیده را
بعد از پسر دل پدر آماج تیر شد
آتش زدند لانه مرغ پریده را
بدون دیدگاه