در ادامه درس مثنوی به بخش ۱۰۴ ام بر اساس شمارش اشعار دفتر اول مثنوی و بخش ۲۴۶ ام بر اساس فایل‌های صوتی درس مثنوی توسط آیت الله محمدرضا رنجبر می‌رسیم که به تفسیر ابیات ۲۱۰۴ ام تا ۲۱۱۱ ام از دفتر اول مثنوی می‌پردازد.

تفسیر بخش ۱۰۴ دفتر اول مثنوی “در خواب گفتن هاتف مر عمر را که چندین زر از بیت المال به آن مرد ده که در گورستان خفته است

“هر دمی از وی همی آید الست
جوهر و اعراض می‌گردند هست”

مثنوی معنوی، دفتر اول (بخش ۱۰۴)

“در خواب گفتن هاتف مر عمر را که چندین زر از بیت المال به آن مرد ده که در گورستان خفته است”

آن زمان حق بر عمر خوابی گماشت
تا که خویش از خواب نتوانست داشت

در عجب افتاد کین معهود نیست
این ز غیب افتاد بی مقصود نیست

سر نهاد و خواب بردش خواب دید
کامدش از حق ندا جانش شنید

آن ندایی کاصل هر بانگ و نواست
خود ندا آنست و این باقی صداست

ترک و کرد و پارسی‌گو و عرب
فهم کرده آن ندا بی‌گوش و لب

خود چه جای ترک و تاجیکست و زنگ
فهم کردست آن ندا را چوب و سنگ

هر دمی از وی همی آید الست
جوهر و اعراض می‌گردند هست

گر نمی‌آید بلی زیشان ولی
آمدنشان از عدم باشد بلی

زانچ گفتم من ز فهم سنگ و چوب
در بیانش قصه‌ای هش‌دار خوب

کتاب مثنوی مولوی

تفسیر و معنی شعر آن زمان حق بر عمر خوابی گماشت
تفسیر بخش ۱۰۴ دفتر اول مثنوی در خواب گفتن هاتف مر عمر را که چندین زر از بیت المال به آن مرد ده که در گورستان خفته است

هر دمی از وی همی آید الست

چون شنید آن مرغ کان طوطی چه کرد
پس بلرزید اوفتاد و گشت سرد

آن زمان حق بر عمر خوابی گماشت
تا که خویش از خواب نتوانست داشت

مطربی کز وی جهان شد پر طرب مطربی کز وی جهان شد پر طرب مطربی کز وی جهان شد پر طرب

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=45756

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند