گاه می اندیشم که چه دنیای بزرگی داریم

اشعار مجتبی کاشانی (سالک) شاعرمجتبی کاشانی ، گزیده اشعار

گاه می اندیشم
که چه دنیای بزرگی داریم
و چه تصویر به هم ریخته ای ساخته ایم از دنیا
در چه زندان عبوسی محبوس شدیم

چه غریبیم در آبادی خویش
و چه سرگردان در شادی و ناشادی خویش

آدمیزاده درختی ست که باید خود را بالا بکشد
ببرد ریشه خود را تا آب
بی امان سبز شود، سایه دهد…

گاه می اندیشم که چه دنیای بزرگی داریم چه غریبیم در آبادی خویش

گاه می اندیشم که چه دنیای بزرگی داریم و چه تصویر به هم ریخته ای ساخته ایم از دنیا در چه زندان عبوسی محبوس شدیم چه غریبیم در آبادی خویش

صفحه اینستاگرام حرف محبت

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=4605

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند