“سرمست اگر درآیی عالم به هم برآید
خاک وجود ما را گرد از عدم برآید”

اشعار سعدی شیرازیسعدی ، دیوان اشعار ، غزلیات

سرمست اگر درآیی عالم به هم برآید
خاک وجود ما را گرد از عدم برآید

گر پرتوی ز رویت در کنج خاطر افتد
خلوت نشین جان را آه از حرم برآید

گلدسته امیدی بر جان عاشقان نه
تا ره روان غم را خار از قدم برآید

گفتی به کام روزی با تو دمی برآرم
آن کام برنیامد ترسم که دم برآید

عاشق بگشتم ارچه دانسته بودم اول
کز تخم عشقبازی شاخ ندم برآید

گویند دوستانم سودا و ناله تا کی
سودا ز عشق خیزد ناله ز غم برآید

دل رفت و صبر و دانش ما مانده‌ایم و جانی
ور زان که غم غم توست آن نیز هم برآید

هر دم ز سوز عشقت سعدی چنان بنالد
کز شعر سوزناکش دود از قلم برآید

سرمست اگر درآیی عالم به هم برآید - شعر سعدی

غزل “سرمست اگر درآیی عالم به هم برآید” سعدی را حسام‌الدین سراج در “آلبوم ماه نو” و در قطعه شماره ۴ آن که به مدت ۰۸:۲۰ است و با عنوان قطعه آهنگ “سرمست” می‌باشد خوانده است. می‌توانید آهنگ سرمست حسام‌الدین سراج را گوش دهید یا دریافت کنید.

دانلود آهنگ سرمست حسام‌الدین سراج (سرمست اگر درآیی عالم به هم برآید)

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=5048

2 Comments

  1. حانیه

    چه شعری! به به!

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند