دسته : فربود شکوهی ( میرزا جلوه گیلانی )

دکتر فربود شکوهی متخلص به میرزا جلوه گیلانی شاعر و نویسنده ایرانی پارسی زبان است که در سال ۱۳۴۸ در آستانه اشرفیه متولد شد. فربود شکوهی اولین شعر خود را در سال ۱۳۶۷ و پس از فوت استاد شهریار سرود.

غزل فربود شکوهی سر زلف پریشانت پریشان می‌کند ما را

غزل شماره ۷ (جلوه) “سر زلف پریشانت پریشان می‌کند ما را” با گویندگی نرگس اصفهانی

غزل شماره ۷ – از مجموعه غزلیات میرزا جلوه گیلانی (دکتر فربود شکوهی) که توسط سرکار خانم نرگس اصفهانی در سازمان رادیوی صدا و سیما اجراء شده است. غزلیات میرزا جلوه...

03:007
غزل ۶ جلوه - لبالب کن قدح ساقی بنوشان باده پیما را

غزل شماره ۶ (جلوه) “لبالب کن قدح ساقی بنوشان باده پیما را” با گویندگی نرگس اصفهانی

غزل شماره ۶ – از مجموعه غزلیات میرزا جلوه گیلانی (دکتر فربود شکوهی) که با “لبالب کن قدح ساقی بنوشان باده پیما را” شروع می‌شود، توسط سرکار خانم نرگس اصفهانی در...

03:16
به مهر ای مهربان بربند این زلف دل‌آرا را - فربود شکوهی

غزل شماره ۳(جلوه) “به مهر ای مهربان بربند این زلف دل‌آرا را” با صدای نرگس اصفهانی

غزل شماره ۳ – از مجموعه غزلیات میرزا جلوه گیلانی (دکتر فربود شکوهی) که با “به مهر ای مهربان بربند این زلف دل‌آرا را” شروع می‌شود، توسط سرکار خانم نرگس اصفهانی...

03:00

فربود شکوهی:“شاهِ شهیدِ عشق، تو یارِ منی هنوز”

“شاهِ شهیدِ عشق، تو یارِ منی هنوز” * نا-رفته هیچ می‌نخورد تیرِ من به سنگ چون تیرِ عشق هست، شکارِ منی هنوز من دل سپرده‌ام بَرِ کوی تو هر زمان من خوار-و-زار خویش،‌ تو زارِ منی هنوز * فریاد العطش ز در-و-بام می‌رسد  بعدِ از هزار-سال به کارِ منی هنوز این کاروان گذشت ز من اشک-و-ناله بُرد ای ره‌گذار عشق!، غبارِ منی هنوز * فربود شکوهی (میرزا جلوه گیلانی) ، غزلیات * شهید عشق (ع) شاهِ شهیدِ عشق، تو یارِ منی هنوز من شاهدم چو شمع،‌ تو نارِ منی هنوز پروانه‌سان ز سوز نگاهت بسوختم آتش مَزَن به شمع، شرارِ منی هنوز نا-رفته هیچ می‌نخورد تیرِ من به سنگ چون تیرِ عشق هست، شکارِ منی هنوز من دل سپرده‌ام بَرِ کوی تو هر زمان من خوار-و-زار خویش،‌ تو زارِ منی هنوز فریاد العطش ز در-و-بام می‌رسد  بعدِ از هزار-سال به کارِ منی هنوز این کاروان گذشت ز من اشک-و-ناله بُرد ای ره‌گذار عشق!، غبارِ منی هنوز اندیشه در قیام تو حیران و من خموش یعنی که بی‌قرارم و یارِ منی هنوز آن بِه که چون مَنی نرسد بر وصال تو...

04:33

فربود شکوهى:”پدرم یعنی عشق”

"پدرم یعنی عشق" * با ياد انوشه روان حضرت آيت الله سيد حسين على نبوى (ره) * تا پدر بود به هم صحبتيش خو كردم چون دگر نيست مرا محرم و پيغامى نيست هر چه را بود سرآغاز سر انجامى هست جز تو اى عشق ! كه انديشه ات انجامى نيست * هيچ دانى كه مرا بى تو. دلارامى نيست دل سودا زده ام را سر آرامى نيست  دوست ميدارمت اى جان! كه نبودت سخت است به دو چشم تو مرا ، چشم به انعامى نيست كشتى حلم من اكنون بشكست از طوفان باقى عمر مرا گردش ايامى نيست تا پدر بود به هم صحبتيش خو كردم چون دگر نيست مرا محرم و پيغامى نيست يا بياموز به كس يا ز كس آموز سخن اين حديثى ز پدر بود كه اوهامى نيست اى خوش آن نغمه كه از كوى تو آوازم داد آمدم باز كه تا شب به سحر گامى نيست زير شمشير غمت رقص چو كرديم اى جان ننگ از بهر كه؟ داريم دگر نامى نيست هر چه را بود سرآغاز سر انجامى هست جز تو اى عشق ! كه انديشه ات انجامى نيست به ميان آر مرا راز كه دمساز توأم جلوه ! چو نور تجلى نبود كامى نيست ماه تير  سال١٣٩٩ ميرزا جلوه گيلانى پيش كش به سرور گرامى و فرزانه نازنين...

04:03

فربود شکوهی:”زین خوب‌تر نباشد بهتر ز عشق کاری       اندیشه برنخیزد در عشق؛ خون‌بها را”

"زین خوب‌تر نباشد بهتر ز عشق کاری اندیشه برنخیزد در عشق؛ خون‌بها را" * ای دل! مباش غمگین؛ از یاد بَر جفا را گر نیستد پسندی کن اندکی مدارا شد...

03:01

فربودشکوهى: “ای واعظ ! این چنین که مرا طعنه می‌زنی       کآید زمان آن که همه پیش داوریم”

“ای واعظ ! این چنین که مرا طعنه می‌زنی کآید زمان آن که همه پیش داوریم”   این عشق جان‌فزای تو خاکستر مرا بر باد داد و گفت که: «بگذار...

01:57