گل من ، پرنده ای باش و به باغ باد بگذر.
مه من ، شکوفه ای باش و به دشت آب بنشین.

اشعار محمود مشرف تهرانی م آزادمحمود مشرف تهرانی – م.آزاد » گزیده اشعار

گل باغ آشنایی

گل من ، پرنده ای باش و به باغ باد بگذر.
مه من ، شکوفه ای باش و به دشت آب بنشین.

گل باغ آشنایی ، گل من ، کجا شکفتی
که نه سرو می شناسد
نه چمن سراغ دارد؟
نه کبوتری که پیغام تو آورد به بامی
نه به دست مست بادی خط آبی پیامی.

نه بنفشه یی،
نه جویی
نه نسیم گفت و گویی
نه کبوتران پیغام
نه باغ های روشن!

گل من ، میان گلهای کدام دشت خفتی؟
به کدام راه خواندی
به کدام راه رفتی؟

گل من
تو راز ما را به کدام دیو گفتی؟
که بریده ریشه مهر، شکسته شیشه ی دل.

منم این گیاه تنها
به گلی امید بسته.
همه شاخه ها شکسته.
به امیدها نشستیم و به یادها شکفتیم.

در آن سیاه منزل،
به هزار وعده ماندیم
به یک فریب خفتیم…

گل باغ آشنایی گل من ، پرنده ای باشگل من ، پرنده ای باش و به باغ باد بگذر.

صفحه اینستاگرام حرف محبت

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=2470

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند